؟!

  

 چه قدر نشنیدن ها... 

 نشناختن ها ... 

 و نفهمیدنها... 

 که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است!!!  

 

           

 

ماهی های رنگارنگ

 
                                         
 
 
تو حوض خونه ما ماهی های رنگارنگ
بالا و پایین میرن با پولکهای قشنگ
کلاغه تا می بینه کنار حوض میشینه
کمین میگیره می خواد ماهی بگیره
ماهی ها قایم میشن به زیر آبها میرن
کلاغ شیطون میشه کور و پشیمون 
 
                                                                        

کودکی باهوشتر

                                   

 

                       پنجاه راه ساده برای داشتن کودکی باهوشتر  

 

متخصصین کودکان متعقدند که اولین سالهای زندگی کودک اولین سالهای یادگیری است.
شما برای تحریک کودک یا نوزاد نوپای تان نیازی به موزیک کلاسیک، نوارهای زبان، یا کارتهای رنگی براق ندارید. بهترین وسیله یادگیری خود شما هستید. حرف بزنید، آواز بخوانید، کتاب بخوانید، و با همدیگر بخندید.  


این همه آن چیزی است که بهتر است هرروز انجام دهید. اما بعضی وقتها فکرکردن به راه های جدید برای تشویق و تحریک کوچولویتان سخت است به خصوص بعد از یک بیدار خوابی شبانه برای آرام کردن گریه اش این کار را سخت‌تر نیز می‌کند.
اما پنجاه راه علمی، سرگرم کننده و با کارآمد ما الهام بخش شما خواهد بود.   

                                       

        

 
۱) تماس چشمی داشته باشید:
از کوتاه ترین لحظات وقتی که چشمهای نوزاد شما باز است استفاده کنید، مستقیم به آنها نگاه کنید. نوزتدان چهره ها را خیلی زود تشخیص می دهند و چهره شما مهمتر از همه است. هر وقت که او به شما خیره شد در واقع در حال ساخت حافظه‌اش است.

۲) وراجی نکنید:
اگرپشت سر هم حرف بزنید ممکن است نگاهی بی روح نصیب شما شود اما اگربرای مدت کوتاهی ساکت بمانید زمانی که نوزاد شما سعی در حرف زدن دارد متوجه خواهید شد که اوخیلی زود آهنگ گفتار شمارامی فهمد وجای خالی مکالمه تان را پرمی کند.

۳) اگر ممکن است از شیر خودتان به او دهید:
و تاجایی که می توانید آن راطولانی کنید. برطبق تحقیقات کودکانی که ازشیرمادرتغذیه می کنند آی کیوی بالاتری دارند. بعلاوه زمان پرستاری ازنوزادتان بهترین وقت برای پیوند با اوست آن هم وقتی که برای او آواز می خوانید، حرف می زنید یا زمانی که به آرامی موهای نرم دلبندتان را نوازش می کنید.

۴) برای او زبان درازی کنید:
مطالعات نشان داده است که نوزادان دو سه روزه می توانند حرکات مربوط به صورت را تقلید کنند. این نشان می دهد که آنها خیلی زود موفق به حل مسائل می شوند.

۵) اجازه دهید خود را در آیینه ببیند:
آیا تا به حال دیده اید که به آیینه خیره شود؟ درابتدا ممکن است، فکرکند که کودک زیبای دیگری را تماشا می کند. اما اودوست دارد بچه دیگری بسازد و دستهایش را تکان دهد و بخندد.

۶) شصت پایش را قلقلک دهید:
در واقع همه پایش را قلقلک دهید یا به آرامی لمس کنید. خنده اولین مرحله برای رشد حس بذله گویی وسرگرم کننده بودن اوست.

۷) تفاوت یا نابرابری خلق کنید:
دوتا عکس را به فاصله هشت تا دوازده اینچی از صورت او نگه دارید. آنها بایستی شبیه بهم باشند، اما یک تفاوت کوچک بینشان باشد، مثلا دریکی درخت وجود داشته باشد و در عکس دیگردرختی نباشد. حتی نوزاد جلو و عقب می رود و به آن نگاه خواهد کرد. 

او متوجه تمایز آنهامی شود.این کار اورابرای مرحله شناسایی حروف وبعد کتاب خواندن آماده می کند.

۸) اورانیزدرآنچه که می بینید سهیم کنید:
گاهی کودک خود را برای پیاده روی ببرید. آنچه را که می بینید برای او تعریف کنید. مثلا بگویید"آن یک سگ کوچولو، یا درختهای بزرگ را ببین" جمله های کامل برایش بگویید واین فرصت رابدهید که شانس ساخت جملات وکلمات بی حدی را داشته باشد.

۹) کودکانه با او حرف بزنید:
کودک به گفتار و صدای احمقانه شما، آهنگ مناسب می‌دهد و آن را با زبان کودکانه خود تنظیم می کند.

۱۰) ترانه‌ای بخوانید:
تا آنجایی که می توانید ترانه های آهنگین یاد بگیرید، یا اشعار خود یا گفتارتان را آهنگین کنید. مثلاً وقتی می خواهید کهنه دلبندتان را عوض کنید، کاری که آنجام می دهید را برایش آهنگین تعریف کنید" کهنه اش وعوض کنم....."بعضی از محققین می گویند، یادگیری ریتم و موزیک به یادگیری بهتر ریاضیات کمک می کند.

۱۱) از زمان تعویض لباس و کهنه اش بهره جویید:
زمانی که کهنه اش را تعویض می کنید، بخش هایی از بدنش را به او یاد بدهید یا درزمان تعویض لباس هایش ترتیب لباس پوشیدن را برایش تعریف کنید تا برای دفعه بعد از شما پیشدستی کند، مثلا بپرسید حالا نوبت چی بپوشیم؟

۱۲) برایش زمین بازی شوید:
روی کف اتاق دراز بکشید واجازه دهید از شما بالا برود یا روی شما بخزد، چهاردست و پا برود. این ازخیلی سالنهای بازی ارزانتر است در ضمن شما به او در پیشرفت هماهنگی اعضای بدنش و حل ماهرانه مسائل کمک می کنید.  


۱۳ ) با هم به خرید بروید:
وقتی که ازرقصیدن وآواز خواندن خسته شدید ونیازبه یک وقفه دراین کارها داشتید با هم به خرید بروید، رنگها، چهره ها، صداها، بهترین سرگرمی را برای کودک شما فراهم می کند.

۱۴) عملکرد خیلی چیزها را به او نشان بدهید:
وقتی اعلام می کنید "الان می خوام لامپ را روشن کنم" قبل از اینکه کلید برق را بزنید به او علت واثرش را توضیح دهید.

۱۵) او را شگفت زده کنید:
گاهی اوقات به آرامی روی صورت ، دستها، شکمش، فوت کنید . این کار او را خوشحال می کند. به آرامی برای اوسوت بزنید وبه عکس العمل وپیش دستی کردنش نگاه کنید!

۱۶) قاپیدن پارچه ها:
اگرفرزندتان، کشیدن پارچه های روی میز واجسام دیگر را دوست دارد، به او اجازه دهید این کار را انجام دهد. شما سرگرمی های حساسی دارید که او می تواند به راحتی آنها را مچاله کند و از اطو بیاندازد. اسباب بازی های کوچک را زیر پارچه ها مخفی کنید وبا پیدا کردنش اورا هیجان زده کنید.

۱۷) کتاب بخوانید:
دوباره ودوباره کتاب را بخوانید. دانشمندان فهمیده اند که کودکان حدود هشت ماه وبالا تر می توانند ترتیب لغات را در داستان تشخیص دهند وآنها را یاد بگیرند.بخصوص وقتی که دو یا سه بار خوانده شود، دانشمندان معتقدند که چند بار خواندن یک داستان به یادگیری زبان به آنها کمک می کند.

۱۸) با او دالی بازی کنید:
مخفی شوید یا جستجوی مضحکی را برای آنکه اوبیشتر بخندد انجام دهید، کودک شما یاد می گیرد که بعضی اشیائ وموضوعات ناپدید می شوند وناگهان ظاهر می شوند.

۱۹) حس لامسه اش را تحریک کنید:
پارچه هایی را با بافت های مختلف چون ابریشمی، پشمی، لنین تهیه کنید وآنها را به آرامی روی گونه ها، پا ها وشکمش حرکت دهید وبرایش هر حسی از لمس این پارچه ها را توضیح دهید.

۲۰) فراموش نکنید به او فرصت استراحت بدهید:
هرروز چند دقیقه ای را با فرزندتان روی زمین بنشینید، بدون اینکه موزیکی پخش شود با هم به آرامی نفس بکشید یا با او حقه بازی کنید. مثلا در بازی به او حقه بزنید، اجازه دهید حقه شما را کشف کند وتوجه داشته باشید که چه وقتی متوجه این حقه می شود.

۲۱) آلبوم خانوادگی بسازید:
آلبومی که شامل عکسهایی از خویشان نزدیک ودور باشد. اورا دربین عکسهای درون خانه بچرخانید این حافظه کودک شمارا می سازد، مثلا وقتی مادربزرگ تلفن می کند همانطور که صدای مادربزرگ را گوش می دهد عکس مادربزرگ را نیز به او نشان بدهید.

۲۲) اجازه دهید با غذایش بازی کند:
وقتی برای غذا خوردن آماده است، همراه غذا خوردنش اجازه دهید اجزای غذایش را لمس کند. بخصوص وقتی غذا شامل نخود فرنگی پخته، غلات، پاستا، یا تکه های بزرگی از طالبی و امثال اینهاست را با انگشتانش بگیرد و احساسش را نسبت به آنها کشف کند.

۲۳) اسباب‌بازی‌هایش را جمع کنید:
حتی اگر اینطور به نظر می رسد که او از تکرار به زمین انداختن اسباب بازی هایش لذت می برد واین کار شما را دیوانه می کند اشکالی ندارد برای او جمع کنید ودوباره به دستش دهید او درحال یادگیری قانون جاذبه است.
حتی می توانید چند کاغذ نم‌دار و مچاله شده یا چند توپ بیس بال به او بدهید ودر پایین صندلی اش یک سطل بگذارید تا برای انداختن آنها هدفمند شود.

۲۴) تمرین بازی سه کارت(یک بازی معروف مکزیکی):
چند ظرف خالی پلاستیکی انتخاب کنید ویکی از اسباب بازی های کوچکش را زیر یکی از ظرف ها مخفی کنید، بعد ظرف ها را حرکت دهید سپس اجازه دهید او ظرفی را که محتوای اسباب بازی است را پیدا کند.

۲۵) میدان بازی شبیه تمرینات نظامی بسازید:
برای تمرین مهارتهای حرکتی می توانید ازابزار ساده ای چون کوسنهای مبل، بالشتها، جعبه ها، واسباب بازی های خودش استفاده کنید. آنها را روی زمین بچینید و به کوچولوی خود نشان دهید که چطور روی آنها یا زیر آنها بخزد یا در اطراف آنها بچرخد.

۲۶) دنبال بازی کنید:
سراسر خانه را چهار دست و پا با سرعت های متفاوت بروید و در مکانی جالب برای یازی بیاستید.

۲۷) حالا از رهبریش پیروی کنید:
همانطور که کودک شما بزرگ می شود بازیهای تازه ای را ابداع می کند و می خواهد بداند که آیا هرکاری که او انجام می دهد شما هم انجام خواهید داد، مثلا صدای احمقانه درآوردن یا چهار دست وپا به عقب رفتن یا بی جهت خندیدن.

۲۸) صورت مضحکی داشته باشید:
لپهایتان را باد کنید واجازه دهید او بینی شمارا لمس کند وقتی این کار را کرد ناگهان پف....... اجازه دهید گوشتان را بکشد وسپس برایش زبان درازی کنید.وقتی به سرتان دست می زندصداهای جالبی دربیاورید وسپس همان کارهارا سه یا چهار مرتبه تکرارکنید، وبعد قانون بازی را تغییر دهید تا برای ادامه آن حدس بزند.

۲۹) کمک کنید مسیرش را تجربه کند:
او را بغل کنید ودرخانه گشتی بزنید دستش را به پنجره سرد بزنید، یا پارچه های نرم به دستش بدهید یا اجازه دهید برگ لطیف بعضی از گیاهان را در دست بگیردیا دیگر اشیائی که ایمن هستند ودرحین سفرخانگی اسم اشیائ را برایش بگویید.

۳۰) داستانهای بلند تعریف کنید:
یکی از داستانهای دلخواهش را انتخاب کنید وبه جای اسم شخصیت اصلی نام او را ببرید تا برایش جالبتر شود.

۳۱) کتاب باغ وحش بسازید:
در دیدار بعدی از باغ وحش عکس هایی از حیوانات مورد علاقه اش تهیه کنید و آنها را در کتابش بیاورید وبرای هر کدام اسمی بگذارید وآن کتاب را باهم بخوانید یعنی برایش داستانی تعریف کنید وصدای حیوانات را تشبیه کنید.

۳۲) (بعضی وقتها) اجازه دهید ریاست کند:
هروقت که امکان دارداجازه دهید اوانتخابی بین دوآیتم داشته باشد مثلا بین دورنگ نوشیدنی دروقت غذا، اومی فهمد که تصمیمش محترم است ودر این حین تمرینی درباره رنگها داشته باشید.

۳۳) او را در مرکز توجه قراردهید:
فیلمهای قدیمی خانگی را باهم تماشا کنید مثل فیلمهایی از اولین حمامش یابازی با پدربزرگ و نیز داستانش را تعریف کنید این به ساخت زبان وحافظه اش کمک می کند.

۳۴) همه چیز را بشمرید:
مثلا تعداد بلوک هایی که می تواند روی هم قراردهد یا تعدادپله های خانه تان، یا انگشتهای دست وپایش را بشمرید. عادت کنید باصدای بلند بشمرید زیرا اوخیلی زود در شمردن به شما ملحق می شود.

۳۵) بهترین زمان فهمیدن وقت داستان تعریف کردن است:
به جزئیات ریزدر تصویرها اشاره کنید ودرباره آنها ازاو سوال بپرسیدمثلا چرا فکر می کنی اونمی تواند تخم مرغ بخورد؟ وامثال این سوالات که می توانید ردداستانها پیدا کنید.

۳۶) تلوزیون را خاموش کنید:
مغز کودک شما احتیاج دارد یکی یکی مسائل را حل و فصل کند.

۳۷) چشم اندازش را تغییر دهید:
صندلی بلند کودکتان را به طرف دیگر میز ببرید، با این کار حافظه کودک را نسبت به چیدمان غذاها روی میز تغییر می دهید.

۳۸) کوچولوی من بچرخ و برقص:
به اویاد بدهید مثل یک مرغ مضحک بچرخد و قدقد کند یا مثل یک رقاصه باله برقصد.

۳۹) بازی حافظه با سری از عکس ها:
تصاویری از چهره های افراد مهم درزندگی کودک تهیه کنید واز هرکدام دوتا داشته باشید. عکس ها را به پشت روی زمین بچینیدوبعد اجازه دهید کودک دوتا عکس مشابه را پیدا کند. همانطور که اوبزرگتر می شود دربازی حافظه تغییراتی ایجاد کنید.

۴۰) در باران بازی کنید:
توی چاله های کوچک پرآب بپرید، روی علفهای خیس با هم بنشینید، این کارها جالب هستند، اگرچه کثیف و شلخته می شوید ولی در این راه او فرق بین خشکی و رطوبت را می فهمد.

۴۱) حشرات(جوجوها) را شکار کنید:
تصویر حشرات بی ضرر مثل کفش دوزک، جیرجیرک، یا پروانه‌ها را در کتاب‌ها و مجلات نگاه کنید و سپس به پارک بروید و چند تایی از آنها را پیدا کنید.

۴۲) با او شوخی کنید:
عکس یکی ازنزدیکان را به اونشان دهید و مثلاً بگویید"مامانی عمو را صدا کن"سپس بگویید "خیلی احمقی شدی ها" و برای اینکه حس بزله گویی وشوخی کردن را در او بپرورانید به حرفهایتان بخندید.

۴۳) لباس بپوشید:
اجازه دهید با بعضی پیراهن های قدیمی پدر بازی کند. کلاه های زمستانی قدیمی، روسری وشال یا دستکشها را بیرون بیاورید.سپس آنهارا بپوشید و خود را درآن موقعیت وانمود کنید وببینید حافظه اش شما را درکجا وچه موقعیتی تصور می کند.

۴۴) درباره حجم و اندازه ها با او حرف بزنید:
چند فنجان وظرف قدیمی پلاستیکی با اندازه های مختلف تهیه کنید واجازه دهید کودکتان با یکی درون یکی دیگر آب بریزد، البته بهتر است درزمان حمام کردنش باشد. بعضی وقتها میزان آبی که می ریزد نسبت به ظرفش کم و زیاد می شود با او درباره حجم واندازه ظرفهایی که در داست دارد صحبت کنید که کدام یک بزرگتر وکدام یک کوچکتراست.

۴۵) عینک رنگی بزنید:
وقتی با هم به پیاده روی یا ماشین سواری می روید، عینک رنگی بردارید وازاو رنگش را بپرسید واجازه دهید که اوبرای شما یک رنگ انتخاب کند.

۴۶) از آنها در کارهایتان کمک بگیرید:
بچه های کوچک می تواننددر جمع کردن لباس های تیره و روشن به شما کمک کنند، حتی ممکن است قادر باشند لباسهای خود را دربین آنها جمع کنند.

۴۷) کتابخانه رفتن را برای او جالب کنید:
با خیمه شب بازی او را به کتابخانه رفتن ترغیب کنید.

۴۸) برای او نشانه هایی بگذارید:
هرهفته را به یکی ازحروف الفبا اختصاص دهید. برای مثال کتابهایی که با حرف الف شروع می شوند یا غذاهایی که با حرف الف آغاز می شوند یا میان وعده هایش را به شکل آن حرف تهیه کنید ودرآخر درمسیر پیاده روی اش حرف مورد نظر را با گچ سفید بنویسید.

۴۹) دوباره بازی کن کوچولوی من:
جعبه قدیمی اسباب بازی های پرسرو صدایش(مثل جغجغه) را بیرون بیاورید. او با راه های جدیدی که برای بازی با آنها پیدا می کند شما را سرگرم خواهد کرد.

۵۰) درباره احساسات روزانه اش با او حرف بزنید:
وقت خوابیدن بااودر رختخوابش دراز بکشید و درباره مسائلی که درروز باعث خوشحالی، عصبانیتش، ناراحتیش یا باعث غرور او شده است سوال کنید.
شما کمک می کنید او کارهای یک روز را دوباره تعریف کند وزمان گذشته افعال را یاد بگیرد و در ضمن به احساساتش نام می دهید. این کارباعث پیشگیری از افسردگی می شود. 

 

                                         

معجزه عشق

    در عشق، ابهامی وجود ندارد ـ  ابهام، در ماست

    نه تشریفاتی در عشق هست و نه فرضیاتی فلسفی .

    عشق، رهیافتی ساده و مستقیم به زندگی ست

    کلمه ی ساده و بی پیرایه ی عشق.

    معجزه ای را در خود نهفته دارد.

    مهم نیست که به چه کسی عشق می ورزی،

    متعلق عشق موضوعیت ندارد.

    آنچه مهم است این است که

    بیست و چهار ساعت روزت را عاشقانه سپری کنی،

    همان طور که در بیست و چهار ساعت روزهایت،

    بی استثنا نفس می کشی.

    نفس کشیدن هدفی را دنبال نمی کند،

    عشق نیز خواهان چیزی جز خود نیست.

    اگر با دوستی هستی، نفس می کشی.

    اگر در کنار درختی نشسته ای، نفس می کشی.

    اگر در آب شنا می کنی، نفس می کشی.

    یعنی هر کاری که می کنی،

    با نفس کشیدن همراه است.

    عشق نیز باید همین ویژگی را داشته باشد،

    یعنی باید هسته ی مرکزی همه ی کارهای تو باشد.

    عشق باید طبیعی باشد، مثل نفس کشیدن.
     

    

                       

 

باور

 

گاه حادثه ای تمام باورهایت را به هم می ریزد و تو مجبوری به خودت فرصتی بدهی... 

فرصتی برای یافتن، جستن و پیدا کردن چیزی که خودت نمی دانی چیست اما به یقین وقتی آن را یافتی می فهمی که آن همان چیزیست که از دست داده ای و یا چیزی که به آن نیازمندی. 

 آن چیز یک باور است، باوری سبز در دلت و تا آن موقع احساس می کنی که آواره ای . . .* 


*واگویه ای از رضای خانه سبز وقتی که بی عاطفه اش در قبرستان قدم می زد…