بدون شرح!

                                                                                                

                    

      

شهر جادو

.................................... یه روزی تو شهر جادو
................................... دستامون تو دست هم بود
.................................. زندگیمون مثل رویا
................................. خالی از غصه و غم بود
................................ یه روزی حرفای شیرین
............................... مینوشتن قلمامون
.............................. تاکه یک دیوار سنگی 
............................. پا گذاشت تو قصه هامون
............................ میون ما قد علم کرد 
........................... سایه ی سیاه دیوار
.......................... برگ آخرش ورق خورد
......................... قصه ی قشنگ دیدار
........................ فاصله بین ما کم بود
....................... ولی اندازه ی دریا
...................... هیچکسی نگفت چی میشه
..................... آخر کتاب فردا
.................... سایه ی حجیم دیوار
................... رو سرم سنگینی میکرد
.................. غم دوری خیلی سخته
................. کمرم شکست از این درد
................ تا یه روز برگی بهم گفت
............... دیوارو بزن خراب کن
.............. با آتیش گرم عشقت
............. یخ سایه هارو آب کن
............ مثل فرهاد تو قصه
........... افتادم به جون دیوار
.......... دسته ی تیشمو ساختم
......... از تن سخت سپیدار
........ تن سنگیشو شکستم 
....... تا که هرکسی بدونه
...... حتی کوهم نمیتونه
..... بین دست ما بمونه
.... حالا مثل اون قدیما
... واسه هم شد نفسامون
.. آخرش قشنگ تموم شد 
. شعر تلخ قصه هامون

مادر

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید:
"می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید ، اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ "
خداوند پاسخ داد:
"از میان بسیاری از فرشتگان من یکی را برای تو در نظر گرفته ام . او در انتظار توست و از تو نگهداری خواهد کرد . "
اما کودک هنوز مطمئن نبود که می خواهد برود یا نه .
" اینجا در بهشت من کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند . "
خداوند لبخند زد و گفت :
" فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد . تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود . "
کودک ادامه داد :
" من چطور می توانم بفهمم مردم چه می گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم ؟ "
خداوند اورا نوازش کرد و گفت :
" فرشته تو شیرین ترین و زیباترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی . "
کودک با ناراحتی گفت :
"وقتی می خواهم با شما صحبت کنم چه کنم؟ "
خداوند برای این سوال هم پاسخی داشت :
"فرشته ات دستهایت را کنار هم می گذارد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی . "
کودک سرش را برگرداند و پرسید :
شنیده ام در زمین انسانهای بدی هم زندگی می کنند ، چه کسی از من محافظت خواهد کرد ؟ "
خداوند گفت :
" فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد ، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود . "
کودک با نگرانی ادامه داد:
" اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود . "
خداوند لبخند زد و گفت :
" فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد مرا خواهد آموخت گرچه من همواره در کنار تو خواهم بود . "
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد . کودک می دانست که باید به زودی سفرش را آغاز کند .
او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید :
" خدایا ! اگر باید همین الان بروم لطفا نام فرشته ام را به من بگویید . "
خداوند شانه او را نوازش کرد و پاسخ داد :
" نام فرشته ات اهمیتی ندارد . به راحتی می توانی اورا مادر صدا کنی . "

۲ سال و ۱۰ ماهگی

               

         

چه کنیم تا وزن بگیریم؟

                                      

 

 اگر تساوی بین میزان مصرف انرژی و دریافت انرژی وجود داشته باشد، وزن ثابت میماند. 

 اگر چنانچه میزان دریافت (غذا خوردن) از میزان مصرف (فعالیتهای روزانه، ورزش) پیشی‌ گیرد، وزن افزایش میابد. 

  وزن گیری تدریجی موثرترین روش در افزایش وزن است . افزایش وزنی معدل ۱ تا ۱/۵ کیلوگرم در ماه (معادل۷۷۰۰ تا۱۱۲۰۰ کیلوکالری)، اگر همراه با فعالیت بدنی مناسب باشد، میتواند به شما کمک کند تا بدنتان بیشتر تودهٔ ماهیچه ای بسازد به جای اینکه بافت چربی‌ انبار کند.

همچون سایر رژیمهای غذائی، اولین قدم مشاوره با پزشک معالج و اطمینان از سلامتی‌ کامل است. شاخص تودهٔ بدنتان را محاسبه کنید و ببینید‌ که آیا اصولا نیاز دارید که وزن اضافه کنید یا خیر. اگر حتی در محدوده کم وزن ولی‌ بسیار نزدیک به نرمال هستید، نیازی به وزن گیری ندارید و به مرور زمان وزن شما افزایش میابد. چند روزی دریافت کل مواد غذائی و نوشیدنی‌هایتان را یادداشت کرده و آنرا با هرم مواد غذائی مقایسه کنید تا ببینید‌ در حال حاضر در مقایسه با این راهنما چگونه عمل می‌کنید.  

چندین روش صحیح که میتواید مازاد کالری در رژیم غذایی اتان ایجاد کنید عبارتند از:

تعداد وعده های غذائی را افزایش دهید: به جای سه وعده , سعی‌ کنید ۵ یا ۶ وعده غذا بخورید.

غذاهایی را انتخاب کنید که سرشار از مواد مغذی هستند: غلات سبوس دار، میوه‌ها و سبزیها, لبنیات کم چرب,گوشتهای بدون چربی‌ و خشکبار.

خودرا با نوشیدنیهای کم ارزش سیر نکنید. نوشابه ها، چای و قهوه، مواد مغذی چندانی ندارند. در عوض استفاده از معجونهای حاوی شیر همراه با میوه‌ها و مغزها ( خشکبار) نیم ساعت پیش و یا پس از وعده های غذایی میتواند میزان دریافت کالری را افزایش دهد بدون اینکه اشتهای شما را کور کند. 

میان وعده های پر کالری استفاده کنید. خشکبار، نان و پنیر و گردو و یا ساندویچ تخم مرغ و یا گوشت میتواند میان وعدهٔ ایده آلی در طول روز باشد.  

غذاهارا پر کالری کنید:  

به لبنیاتتان پودر شیر خشک بدون چربی‌ بیفزایید. پنیر را همراه ماکارونی‌ و یا قورمه سبزی و یا سالاد استفاده کنید. به سوپ تان شیر خشک بدون چربی‌ و یا مرغ اضافه کنید.گهگاهی از خوردنیهای شیرین استفاده کنید. تنقلاتی استفاده کنید که مواد مغذی نیز دارند. ماست میوه ای، بستنی کم چرب، دسرهای میوه ای، و پودینگ نمونه ای از این گونه تنقلات هستند.

فعالیت بدنی روزانه میتواند به ساخت ماهیچه و کاهش بافت چربی‌ کمک کند.

سعی‌ کنید خشکبار و آجیل همیشه همراه داشته باشید.

سعی‌ کنید همهٔ وعده های غذائی را سرموقع مصرف کنید.