راز بهانه گیری های کودکان چیست؟


بهانه گیری های کودکان که اصولا با جیغ و گریه همراه است را می توان به توفان های تابستانی تشبیه کرد – ناگهانی و ناخوشایند. یک دقیقه شما و فرزندتان در رستوران نشسته اید و خوشحال در حال غذا خوردن هستید اما یک دقیقه بعد، ناگهان ...
چرا کودکان بهانه گیری می کنند؟

بهانه گیری های کودکان که اصولا با جیغ و گریه همراه است را می توان به توفان های تابستانی تشبیه کرد – ناگهانی و ناخوشایند. یک دقیقه شما و فرزندتان در رستوران نشسته اید و خوشحال در حال غذا خوردن هستید اما یک دقیقه بعد، ناگهان کودک ناله می کند و با تمام وجود جیغ می کشد که مثلا نی نوشابه اش خم شده است. اصولا کودکان یک تا سه سال بسیار بهانه گیر هستند. 

شاید تصور کنید در حال پرورش کودکی زورگو هستید. اما امیدوار باشید که این اقتضای سن کودکان است و آنها در نتیجه ناامیدی های خود بهانه گیری می کنند. انسان های بزرگ نیز در نتیجه ناکامی های خود لجوج و بهانه گیر می شوند چه برسد به کودک دو یا سه ساله که هنوز خیلی چیزها را نمی داند.

برخی از کارشناسان این بهانه گیری های خسته کننده را به مشکلات مهارت های زبانی کودکان نسبت می دهند. کودکان در این سن معنی بیشتر کلمه هایی که می شنوند را درک می کنند اما نمی توانند آنها را درست و کامل بیان کنند. در نتیجه، وقتی کودک نمی تواند منظور خود را توضیح دهد ناامید می شود و جیغ کشیدن و بهانه گیری را آغاز می کند. 

چگونه می توان بهانه گیری را کنترل کرد


•    کنترل خود را از دست ندهید

بهانه گیری کودکان واقعا آزار دهنده است. علاوه بر جیغ زدن و غرغر کردن شاید کودک لگدپراکنی کند یا پاهایش را به زمین بکوبد، اشیا را به اطراف پرت کند، دیگران را کتک بزند یا حتی نفس خود را حبس کند تا کبود شود. تحمل و کنترل این رفتارها واقعا طاقت فرسا است اما والدین باید مطمئن باشند که حبس نفس تا مرحله کبودی نیز نوعی بهانه گیری و کج خلقی کودکانه است.

هنگامی که کودک در حال جیغ و داد کردن است به حرف ها و دلیل های شما گوش نمی دهد و با حالتی منفی به فریادها و تهدیدهای شما پاسخ می دهد. هرچه بیشتر سر او داد بزنید که آرام تر شود، او با صدای بلندتری جیغ می زند. در این مواقع شاید بهترین کار این است که کنار او بنشینید و چیزی نگویید. به طور کلی، بودن در کنار کودک هنگام بدرفتاری هایش روش خوبی است. کودکان خودشان هم از خشمی که دامن آنها را گرفته است می ترسند و بودن شما در کنار آنها موجب آرامششان می شود. 

اگر تحمل بهانه گیری های او را ندارید چند دقیقه کوتاه بیرون بروید و وقتی کودک دست از گریه و جیغ برداشت دوباره به اتاق بازگردید. اگر شما آرامش خود را حفظ کنید او نیز سریع تر آرام می شود.

وعده یا رشوه دادن به کودک در این شرایط نتایج خوبی در پی ندارد. بنابراین فکر این چیزها را از سر بیرون کنید. تا حد امکان به بهانه گیری های بی مورد او عتنا نکنید تا خودش خسته و ساکت شود.

•    حواستان باشد که شما بزرگ تر هستید

مهم نیست بهانه گیری های کودک شما چقدر طول می کشد، خواسته های غیرمنطقی او را پاسخ ندهید و به هیچ وجه با او بحث نکنید. به نگاه ها و تفکرات اطرافیان نیز خیلی بها ندهید. همه آنها روزی چنین تجربیاتی داشته اند. اگر در نتیجه بهانه گیری های کودک به او چیزهایی که می خواهید را بدهید در واقع به او می آموزید داد و فریاد کردن بهترین روش برای به دست آوردن خواسته هاست. این طرزفکر برای کودک شما در بزرگسالی ایجاد مشکل خواهد کرد. سعی کنید کودک به هیچ عنوان متوجه نشود که شما خودتان هم روی رفتارهایتان هنگام عصبانیت کنترل ندارید. 

اگر بهانه گیری و کج خلقی کودک به مرحله ای رسید که شروع به کتک زدن دیگران، پرتاب وسایل یا جیغ های بی وقفه کرد، او را به مکانی امن همچون اتاق خواب خودش ببرید و به او بگویید چرا او را اینجا آورده اید (زیرا سارا را کتک زده ای)  و کنار او بمانید تا آرام شود. 

اگر در مکان عمومی هستید و کودک کج خلقی هایش را آغاز کرد سریعا آنجا را ترک کنید تا فرزندان آرام شود. 

•    عشق خود را به کودک ابراز کنید

هنگامی که کودک آرام است و می توانید با او صحبت کنید، او را در آغوش بگیرید و بگویید چقدر دوستش دارید. این رفتار برای کودک آموزنده است و می تواند با آرامش بیشتر در مورد کج خلقی های خود صحبت کند. 

•    بعدا در مورد مساله پیش آمده صحبت کنید

هگامی که کودک آرام شد در مورد اتفاق های پیش آمده با او صحبت کنید. صحبت کردن در مورد بهانه گیری ها کودک بسیار ساده است. شما متوجه خواهید شد مشکل کودک شما چیست. کمک کنید تا بتواند احساسات خود را در غالب کلمات بیان کند. به طور مثال، به او بگویید: «تو خیلی عصبانی بودی چون غذا آن چیزی نبود که می خواستی.» به او اجازه دهید متوجه شود صحبت کردن در مورد ناراحتی ها نتیجه بهتری دارد. با خنده بگویید: «ببخشید من تو رو درک نکردم. الان که جیغ نمی کشی متوجه شده ام چه می خواستی.

•    زمان دادن به کودک

بسته به فرزند خود، هرچند وقت یکبار از ترفند زمان دادن استفاده کنید. این راهکار را از 18 ماهگی آغاز کنید. با این ترفند شاید کودک بتواند خودش تا حدی بهانه گیری هایش را کنترل کند. زمان دادن به کودکان به ویژه زمانی که کج خلقی کودکان بالاست و دیگر روش ها پاسخگو نیستند، جواب می دهد. کودک را در مکانی ساکت و خسته کننده برای مدت زمان کوتاهی (یک دقیقه برای هر سال از عمرش) بگذارید. این مساله کمک می کند تا کودک خودش را آرام کند. 

به او توضیح دهید که چه کاری می کنید: به زمان می دهم تا آرام شوی و مامان در آنجا منتظر توست. در ضمن، به او توضیح دهید که این تنبیه نیست. اگر کودک نخواست در آن مکان بماند با قدرت اما نه بداخلاقانه او را در مکان موردنظر نگه دارید. دنبال کار خود بروید. اگر جای او امن است به هیچ وجه به او نگاه یا توجه نکنید و بگذارید با خودش کنار بیاید

•    از موقعیت هایی که برای کودک ناخوشایند است دوری کنید

مراقب باشید خیلی در موقعیت هایی که باعث ناراحتی کودک می شود، قرار نگیرید. به طور مثال، اگر او هنگام گرسنگی عصبانی می شود و شروع به بهانه گیری می کند حتما میان وعده های کوچکی در کیف خود داشته باشید. اگر هنگام غروب بهانه گیر و عصبی می شود، سعی کنید خریدهای خود را ابتدای روز انجام دهید. 

اگر با تغییر فعالیت ها مشکل دارد حتما پیش از هر تغییری به او مساله را گوشزد کنید. به طور مثال، اگر قصد دارید تا نیم ساعت دیگر زمین بازی را به مقصد خانه ترک کنید حتما این مساله را با در میان بگذارید. اجازه دهید از این تصمیم آگاه شود. 

اگر متوجه شدید الان است که بهانه گیری های کودک آغاز شود، بلافاصله حواس او را پرت کنید: اسباب بازی به او بدهید، مکانش را عوض کنید، شکلک های خنده دار در بیاورید یا توجه او را به پرنده در حال پرواز جلب کنید. 

کودک در این سنین مستقل بودن را می آموزد بنابراین تا حد امکان به او حق انتخاب بدهید. البته نه اینکه از او بپرسید می خواهد همه وقت خود را چگونه سپری کند. بگویید: «هویج یا ذرت می خواهی؟» به جای اینکه بگویید: «ذرت هایت را بخور!» به او احساس کنترل داشتن بر اوضاع را منتقل کنید. 

توجه کنید که چقدر از کلمه «نه» استفاده می کنید. اگر زیاد از آن استفاده می کنید در واقع شرایط را برای خود و کودکتان پر اضطراب و سخت می کنید. سعی کنید این مساله را کنترل کنید.

•    مراقب نشانه های اضطراب زیاد باشید

شاید بهانه گیری های روزانه برای کودکان امری طبیعی باشد اما باید مراقب مشکلات احتمالی هم باشید. هر گونه تنش و استرسی که در خانه وجود دارد می تواند در بیشتر شدن کج خلقی و بهانه گیری های کودک تاثیر بگذارد. 

اگر کودک به طور مدام بهانه گیر است و به خود یا دیگران آسیب می رساند حتما از یک متخصص کمک بگیرید. پزشک یا مشاور کودک می تواند شما را با هر گونه تغییر رفتاری در کودک آشنا کند و این جلسات به شما یاد می دهند چگونه رفتارهای آینده کودک را پیش بینی و رفتار کنید. 

                         

با بچه های بی ادب چه کنیم؟



گاهی بچه‌ها برای جلب توجه والدین نیازی را بیان می‌کنند. برای مثال بدون آنکه گرسنه باشند غذا می‌خواهند یا مرتب به دستشویی می‌روند.
                                                                                        



او کوچک‌ترین عضو جمعی است که باقی اعضایش، وارد چهارمین دهه زندگی‌شان شده‌اند. فرزند آرام شما که هنوز سنش دو رقمی هم نشده، به محض ورود به چنین جمعی، آدمی دیگر می‌شود. تمام رفتارهایی که همیشه در مقابلش منع می‌کردید را از خود بروز می‌دهد و دوست دارد به تک‌تک مهمان‌ها و تمامی وسایل صاحب خانه، صدمه بزند.

واقعا چرا فرزند همیشه مودب و آرام شما، در مهمانی به یک غول کوچولو تبدیل می‌شود و هرکار می‌کنید، نمی‌توانید مانعش شوید؟ علم روانشناسی می‌گوید، گاهی بچه‌ها، نیاز به جلب توجه دارند اما این نیاز را، همیشه با تقاضای مستقیم توجه از والدین طلب نمی‌کنند. نشان دادن رفتار‌های مخربی که واکنش دیگران را در پی دارد هم یکی از راه‌هایی است که بچه‌ها از طریق آن، نیاز به مورد توجه قرار گرفتن را بیان می‌کنند.


خودتان مقصرید

اگر والدین در خانه رفتار‌های سختگیرانه‌ای داشته باشند و به کودک‌شان اجازه حرکت و کودکی کردن ندهند، احتمالا فرزندشان در حضور دیگران به راه‌های مخربی برای جلب توجه متوسل می‌شود. جیغ زدن، تخریب کردن، رفتارهایی که حتی برای خود والدین هم عجیب هستند، همه از کودکانی سر می‌زنند که به خاطر سخت‌گیری‌های والدین‌شان، در خانه محدود هستند و در حضور دیگران، می‌خواهند همه محدودیت‌ها را از بین ببرند و رفتار والدین‌شان را تلافی کنند. معمولا والدین خیلی جدی، توجهی به نیاز فرزند‌شان به جلب توجه نشان نمی‌دهند و با محروم کردن آنها از توجه، باعث ایجاد واکنش‌هایی از طرف فرزند‌شان می‌شوند. بچه‌ها هم با دیدن بی‌توجهی دیگران نسبت به این نیاز، چنین رفتارهایی را بروز می‌دهند و عمدا کاری می‌کنند که همه نگاه‌ها به سمت آنها خیره شود.

مشخص کردن جایزه قبل از انجام یک کار، یعنی باج دادن و باج دادن گره‌ای از مشکلات رفتاری کودکان باز نمی‌کند. اما اگر والدین بعد از آنکه فرزندشان رفتار درست را نشان داد، بدون وعده قبلی به او پاداش بدهند، می‌توانند رفتارهای خوب را در او تقویت کنند. مطمئن باشید که او بعد از دریافت پاداش پیش‌بینی نشده به خاطر رفتار‌های خوبش، دیگر انگیزه‌ای برای نشان دادن رفتار‌های مخرب پیدا نخواهد کرد.


کار از کجا خراب شده؟

با این مشکل بچه‌ها هم مثل هر مشکل دیگری باید برخورد کرد. «پیدا کردن ریشه مشکل» اولین کاری است که والدین باید انجام دهند. اول باید مشخص شود که چرا کودک این کار را انجام می‌دهد. والدین باید از خود بپرسند چرا بچه این کارها را می‌کند؟ آیا او را به زور آورده‌اند و فرزندشان با حضور در این جمع مضطرب می‌شود؟ آیا رابطه خوبی با اهالی آن مهمانی ندارند؟ آیا قبل از مهمانی، با او دعوا و کج خلقی شده است؟ در این صورت احتمالا او با نشان دادن این واکنش‌های عصبی، به دنبال تلافی است.


چند ساعت آزادی

شاید در روزهایی که کودک با والدینش تنهاست، به دلیل اینکه می‌داند هر کسی مشغول کار خودش است، با خود بازی می‌کند و رفتار مخربی را نشان نمی‌دهد. اما زمانی که مهمان می‌آید یا او با خانواده‌اش به جمعی غریبه وارد می‌شود، در حضور دیگران مقررات را رعایت نمی‌کند، چرا که می‌داند والدین هم در حضور دیگران با او برخورد همیشگی را نمی‌کنند. او این شرایط را به عنوان فرصتی برای استقلال و نشان دادن اینکه من هم می‌توانم کاری بکنم، تلقی می‌کند. فضای مهمانی، برای او فضای لجبازی است. معمولا این بچه‌ها یاد گرفته‌اند که پدر و مادر در حضور دیگران واکنش‌های همیشگی را نشان نمی دهند. چنین کودکی تنها به دنبال جلب نگاه والدین است. برای او مهم نیست که این نگاه همراه با خشم باشد یا مهربانی. او حتی به جلب توجه منفی هم راضی است و از این‌که آدم‌ها، حتی برای نصیحت یا دعوا کردن سراغش می‌آیند و با او حرف می‌زنند، لذت می‌برد.

خانواده‌ها باید برای رشد و پرورش فرزندان‌شان به دو متخصص مراجعه کنند. یکی پزشک کودک و دیگری روانشناس کودک. خوشبختانه امروزه همه بچه‌ها، پزشک کودک خود را دارند و اگر والدین با انتخاب یک مشاور، از فرزند‌شان مراقبت کنند، با مشاوره و دریافت توصیه‌های ساده، دیگر نگران تقویت رفتارهای اشتباه در فرزند‌شان نخواهند بود


هم جدی، هم مهربان

بعد از ریشه‌یابی مشکل و برطرف کردن دلیل اصلی، والدین باید برای اصلاح این عادت که در کودک ریشه دوانده، تلاش کنند. آنها باید دایره‌ای از رفتار قاطعانه و مهربان را در نظر بگیرند و بر اساس آن عمل کنند. در این شرایط نه باید به کودک باج داد و نه باید با سخت‌گیری بیش از حد، این تصور را در او ایجاد کرد که دیگر کسی دوستش ندارد. یادتان نرود که تحقیر کودک به خاطر اشتباهاتش، عزت نفس او را پایین می‌آورد و به شکلی اغراق شده، این احساس را در او ایجاد می‌کند که دیگر جایی در دل دیگران ندارد. اگر بچه‌ها گمان کنند به عنوان «بچه بد» دیده می‌شوند، انگیزه‌شان را برای «بچه خوب» بودن از دست می‌دهند.


دوست کوچولوی‌تان باشید

والدین نباید آنقدر خشن باشند که بچه بترسد و مشکلش را بیان نکند. بچه‌هایی که از والدین خجالت می‌کشند، قدرت ابراز وجود در مقابل آنها را ندارند و بنابراین در موقعیتی که آدم‌های دیگر هستند، رفتار دیگری را نشان می‌دهند. اگر پدر و مادرها در برقراری ارتباط با فرزند‌شان موفق باشند، به چنین مشکلاتی برنخواهند خورد. چراکه بچه‌ها از مرجع قدرتشان حساب می‌برند و اگر آن مرجع بتواند رفتار درست را نشان بدهد، می‌تواند همیشه شاهد رفتارهای درست فرزندش باشد.


تنبیه ممنوع

بچه‌ها با دیدن توجه بزرگتر‌ها شرطی می‌شوند و رفتارشان را تکرار می‌کنند. پس اگر کودکی کار اشتباهی می‌کند، نباید بیشتر به آن توجه کرد، بلکه با کم‌توجهی باید به او ثابت کرد که این راه مناسبی برای جلب توجه نیست. تنبیه اولین گزینه‌ای است که این والدین ناکام برای تغییر رفتارهای فرزند‌شان به آن متوسل می‌شوند. اما این والدین نمی‌دانند که همین تنبیه جدی و برخورد سختگیرانه، یکی از دلایل تکرار این رفتارهای مخرب است و در واقع می‌تواند این رفتارها را در کودکان تقویت کند. ترس مضاعف به تقویت رفتار در بچه‌ها منجر می‌شود. اگر والدین او را تهدید کنند و بگویند که در صورت انجام این کار تنبیه می‌شوی، باید انتظار دیدن دوباره آن رفتار را داشته باشند.


نگذارید دیگران او را تربیت کنند

گاهی والدین تمام تلاش‌شان را برای نشان دادن واکنش درست به اشتباهات بچه‌ها انجام می‌دهند، اما ناآگاهی اطرافیان و دخالت‌های‌شان، کنترل شرایط را برای‌شان دشوار می‌کند. اما نباید فراموش کرد که کنترل رفتار‌های دیگران، به تسلط والدین بستگی دارد. آنها می‌توانند با حرف یا رفتار به دیگران بگویند که حق مداخله در نظام تربیتی آنها را ندارند و همراه با احترام، برای‌شان توضیح دهند که فرزندشان به چه دلیلی این رفتار را نشان می‌دهد و بهترین واکنش به کارهای او چیست.


اخطار قبلی ندهید

گاهی حساسیت والدین به این رفتارها دامن می‌زند. آنها به خاطر نگرانی‌های خودشان، قبل از آنکه اتفاقی بیفتد بچه را از بعضی از کارها منع می‌کنند و می‌گویند مبادا فلان کار را انجام دهی. اما کودکی که از این طریق به حساسیت والدینش پی برده، مخصوصا آن کار را می‌کند. کودک بر اساس رفتار پدر و مادرش، باید فرض را بر این بگیرد که امکان بروز رفتارهای مخرب در مهمانی وجود ندارد. اما اگر والدین از قبل به او اخطار دهند و بگویند حق انجام چنین رفتاری را نداری، ذهن کودک به محض ورود به جمع، به سمت آن رفتار می‌رود.


تنهایی را از او بگیرید

گاهی بچه‌ها برای جلب توجه والدین نیازی را بیان می‌کنند. برای مثال بدون آنکه گرسنه باشند غذا می‌خواهند یا مرتب به دستشویی می‌روند. والدین باید بدانند که چرا فرزندشان سراغ چنین رفتاری می‌رود. شاید در جمع شلوغ بزرگتر‌ها، او به دنبال یک همبازی است. پس پدر یا مادر می‌توانند با فهمیدن این نیاز، با بچه بازی کنند. آنها نباید انتظار داشته باشند که در این شرایط فرزند‌شان مثل یک بزرگسال برخورد کند و در جمعی که هیچ سرگرمی‌ای برایش وجود ندارد، ساعت‌ها آرام و بی‌صدا بنشیند. شاید بهتر باشد والدین با نمایش یک فیلم کارتونی یا آوردن اسباب‌بازی‌هایی که کودک با آنها سرگرم می‌شود، فضای مهمانی را برای او هم دلپذیر کنند، تا دیگر فرزندشان برای جلب توجه آنها، به این رفتارهای جایگزین دست نزند.

کودکان زبان را طوطی‌وار یاد نمی‌گیرند!!

               

                                              

برای مدتی طولانی تصور می‌شد که کودکان در یادگیری زبان تنها از بزرگسالان تقلید می‌کنند. اما پژوهشی جدید نشان داده است که آنها قادرند با واژه‌هایی که به خاطر می‌سپارند، ترکیبات جدیدی خلق ‌کنند.
کودکان در یادگیری زبان بیشتر از آنچه تا به حال تصور می‌شد، خلاقیت به خرج می‌دهند.

چارلز یانگ، زبان‌شناس و پژوهشگری از دانشگاه پنسیلوانیا در آمریکا در جریان بررسی‌های خود در این زمینه متوجه شده است که کودکان دو ساله هنگام صحبت کردن، واژه‌ها را به طور آزاد در کنار هم قرار می‌دهند و تنها آنچه را که بزرگسالان بکار می‌برند تکرار نمی‌کنند، بلکه به طور خلاقانه ترکیبات خود را می‌سازند.

بنا بر نتایج پژوهش‌های چارلز یانگ، کودکان زبان را تنها از طریق تقلید یاد نمی‌گیرند. این زبان‌شناس آمریکایی یافته‌های خود را در مجله علمی "Proceeding s of the National Akademy of Sciences" منتشر کرده است.
                     
                                                                                                         
کودکان و قواعد دستور زبان                                        
================

درست است؟ "یک گربه" یا "این گربه"؟ از لحاظ قواعد دستور زبان هر دو درست هستند اما گاهی یکی از این دو بیشتر بکار برده می‌شود.

چارلز یانگ تلاش کرده است تا در جریان پژوهش خود به بررسی این نکته بپردازد که کودکان چگونه این گونه ترکیبات را بکار می‌برند.

او پژوهش‌های پیشین در ارتباط با کودکان بین یک تا پنج ساله در حال یادگیری زبان را مورد بررسی قرار داده و آنها را با مجموعه‌ای از متون علمی مقایسه کرده که توسط زبان‌شناسان نوشته شده‌‌اند.

در این مجموعه تنها از هر چهار اسم، یک اسم، آن هم به طور نامنظم گاهی با حرف تعریف معین و گاهی با حرف تعریف نامعین نوشته شده است. چارلز یانگ از طریق این مقایسه متوجه شده است که کودکان دو ساله به طور متنوع‌تری حروف تعریف را بکار می‌برند.

این زبان‌شناس می‌گوید: «شاید به نظر نامعقول بیاید وقتی بگوییم که نویسندگان حرفه‌ای در بکار بردن قواعد دستور زبان نسبت به کودکان از نظم کمتری تبعیت می‌کنند.»

بررسی‌های یانگ نشان می‌دهد که کودکان احتمالا هنگام انتخاب واژه‌ها از یک نوع قاعده پیروی می‌کنند و تنها آنچه را که می‌شنوند طوطی‌وار تکرار نمی‌کنند.

                                                                                                                 
                                                                                 
نقش حافظه در یادگیری زبان
=================

یانگ در پژوهش دیگری مشاهده کرد که وقتی از کودکان خواسته می‌شود تا تنها ترکیبات دو واژه‌ای را تکرار کنند که والدین‌شان به کار می‌برند، چگونه عمل می‌کنند.

او بیش از یک میلیون ترکیباتی را به کار برد که بزرگسالان به طور روزمره به کودکان می‌گویند و در نهایت متوجه شد، ترکیباتی که کودکان خلق می‌کنند بسیار متنوع‌تر از ترکیباتی هستند که خودش جمع‌آوری کرده بود.

این زبان‌شناس آمریکایی می‌گوید: «طبیعتا حافظه در یادگیری زبان نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند، به طور مثال هنگام بخاطر سپردن واژه‌ها و اصطلاحات. اما نتایج این بررسی‌نشان می‌دهد که حافظه نمی‌تواند کاملا جای توانایی انسان در خلق دستور زبان را بگیرد.»

تنبیه کودک می‌تواند تغییرات بد ژنتیکی ایجاد کند!

         

بدرفتاری با کودکان می‌تواند باعث تغییرات اپی‌ژنتیکی در آنها شود. تنبیه و سوء رفتار با کودک می‌تواند بر قابلیت پاسخ‌گویی او به شرایط استرس‌زا تأثیر منفی گذاشته و او را مستعد ابتلا به بیماری روانی سازد.

بدرفتاری و تنبیه کودکان اغلب به رنجی منجر خواهد شد که تمامی زندگی آنها را تحت تأثیر قرار داده و آنها را در معرض افسردگی و اضطراب دائم قرار خواهد داد.

مجله علمی "ماکس پلانک ریسرچ" در نخستین شماره خود در سال ۲۰۱۳ میلادی نوشته است، که بدرفتاری با کودکان می‌تواند با ایجاد تغییرات اپی‌ژنتیکی آنها را به بیماران روانی واقعی تبدیل سازد.

هر چه شدت تنبیه و سوء رفتار با کودک بیشتر باشد، ریسک اختلالات بلندمدت سیستم مقابله با استرس نیز بیشتر می‌شود. در حقیقت بدرفتاری با کودک بر ژن  FKBP5 تأثیر می‌گذارد. FKBP5 ژنی است که روی حلقه فیدبک هورمونی در مغز قرار دارد و پاسخ‌ به استرس را کنترل می کند.

دانشمندان مرکز روان‌درمانی مؤسسه ماکس پلانک در مونیخ دریافته‌اند که تجارب ناراحت‌کننده و ضربات روحی می‌تواند باعث تغییرات اپی‌ژنتیکی در FKBP5 شود. در این شرایط یک "گروه متیل" از این ژن جدا می‌شود.

همین تغییر باعث افزایش فاحش فعالیت ژن شده و می‌تواند سیستم هورمونی پاسخ به شرایط استرس‌زا را برای همیشه دچار اختلال ساخته و فرد را به بیماری روانی مبتلا سازد.

تغییرات اپی‌ژنتیکی در مولکول "دی ان ای" بر اثر بدرفتاری در دوران کودکی ایجاد می‌شود و سوء رفتار در بزرگسالان چنین تغییراتی را ایجاد نمی‌کند.

این یافته می‌تواند در تشخیص و درمان قربانیان تنبیه و ضربات روحی و کسانی که احتمال ابتلای آنان به بیماری روانی زیاد است مؤثر واقع شود.