بهتر است نگویید که دوست ندارید فرزند باهوشی داشته باشید چون باور نمیکنیم.محققان معتقدند هوش علاوه بر زمینه ژنتیک، تا حدی هم اکتسابی است و در طول زندگی و به نسبت شرایط محیطی از آغاز تولد تا بزرگسالی و براساس آموزشهای فرد در او شکل میگیرد، راههایی را برای تقویت آن پیشنهاد میکنند. به نظر میرسد که هوش انسان، هم ارثی و هم اکتسابی است.
شطرنج ، جدول، پازل و دیگر بازیهای فکری، همگی برای مغز کودک همچون ورزش هستند. بازیهایی مانند سودوکو (جدول اعداد) علاوه بر اینکه میتوانند سرگرمی لذتبخشی برای کودک شما باشند، تقویتکننده توانایی تفکر استراتژیک، حل مشکلات و تصمیمگیری در وضعیتهای پیچیده هستند.
محققین معتقدند که والدینی که کودکان خود را به ارائه نظرات و ایدههای جدید تشویق کرده و کنجکاوی آنها را مورد توجه و احترام قرار میدهند، درس بزرگی به آنها دادهاند؛ اینکه «جستوجوی دانش اهمیت زیادی دارد». از کودکانتان در زمینه سرگرمیها و علایقشان سؤالاتی بپرسید و از کنجکاوی آنها حمایت کنید، نکات و موارد جدید مربوط به سرگرمیهایشان را به آنها یاد دهید و برای تشویق کنجکاویهایشان، آنها را به گردشهای آموزشی ببرید. گردش در موزههای تاریخی و طبیعی، رصدخانه و پارکهای حیوانات از این جملهاند.
مطالعات گروهی از دانشمندان آمریکایی نشان داده ارتباط مستقیمی بین فعالیتهای ورزشی کودکان دبستانی و موفقیت تحصیلی آنها وجود دارد. بنابر تحقیقات این گروه، شرکت کردن کودکان در فعالیتهای ورزشی، افزایش میزان اعتماد به نفس، مهارت در کارهای گروهی و تواناییهای مدیریتی و رهبری را به دنبال دارد.
شاید شنیدن سر و صدای ناهنجار کودکتان در حالی که مشغول تمرین نوازندگی و آموختن موسیقی است اصلا لذتبخش نباشد اما باید بدانید که این سرگرمیلذتبخش کودکان، یکی از مواردی است که نیمکره راست مغز آنها را پرورش میدهد.
خیلی خوب است اگر او را برای دوره های عمومی یا خصوصی آموزش موسیقی ثبتنام کنید.
شیر مادر اولین غذای مغز کودک است. تحقیقات انجامشده نشان میدهد که شیر مادر از ۲ جهت برای کودک مفید است؛ یکی اینکه از خطر احتمالی ابتلای کودک به بیماری جلوگیری میکند و دیگر اینکه به تنهایی یک غذای کامل برای نوزاد است. دانشمندان دانمارکی به این نتیجه رسیدهاند که تغذیه نوزاد از سینه مادر، کودک را هم سالمتر و هم باهوشتر میکند.
شاید تعجب کنید چون بازیهای کامپیوتری شهرت بدی پیدا کردهاند و بسیار مورد انتقاد قرار میگیرند. بله، درست است که بسیاری از آنها وحشیانه، بیفایده و غیرفکری هستند اما ما در مورد انواعی از بازیهای کامپیوتری صحبت میکنیم که مهارتهای فکری و استراتژیک و قدرت تصمیمگیری و خلاقیت کودک را پرورش داده و کارگروهی را به او آموزش میدهند. امروزه در دنیا بعضی شرکتهای معتبر ساخت بازیهای کامپیوتری، در تلاش هستند تا بازیهای آموزشیای بسازند که پرورشدهنده حافظه و تواناییهای ذهنی کودکان خردسال (حتی کودکان نوپا) باشند. تحقیقات اخیر نشان میدهد کودکانی که انواع بازیهای کامپیوتری آموزشی را بازی میکنند، نسبت به آنهایی که این بازیها را تجربه نکردهاند از قدرت درک و تجسم تصویری بیشتری برخوردارند.
جالب است بدانید معلمان بریتانیایی، امروزه در کلاسهای درسشان از انواع بازیهای کامپیوتری آموزشی استفاده میکنند.
نتایج معتبر تحقیقات دقیقی که در دهه ۷۰ میلادی انجام شده، نشان داده است که خوردن صبحانه باعث تقویت حافظه، تمرکز و قدرت یادگیری میشود. کودکانی که صبحانه نمیخورند، معمولا زودتر خسته شده و کمطاقتتر و زودرنجتر هستند. این دسته از کودکان نسبت به آنهایی که روز خود را با خوردن صبحانه شروع میکنند، از سرعت عمل کمتری برخوردارند. با وجود کمبود وقت و برنامههای روزانه شلوغ امروزی شاید، کمتر کسی فرصت پیدا کند که هر روز بنشیند و صبحانه مفصلی نوش جان کند. اما کودک خود را حتی فقط با خوردن یک لیوان شیر هم شده، صبحانهخورده، روانه مهد کودک یا مدرسه کنید تا تمرکز بیشتری داشته باشد.
قند، چربیهای اشباع و دیگر خوراکیهای بیفایده را از برنامه غذایی کودکان حذف کنید و به جای آن، مواد مغذی و مفیدی که به رشد ذهنی آنها کمک میکند، جایگزین کنید. سالهای اولیه دوران کودکی ـ بهویژه ۲ سال اول ـ بسیار اهمیت دارد و لازم است تمامی مواد لازم را در رژیم غذایی کودک قرار دهید.
برای مثال رشد شبکه مغزی کودک نیاز شدیدی به میزان کافی آهن دارد چرا که در کودکان دچار کمبود آهن، جریان اعصاب کند میشود. همچنین تحقیقات انجام شده نشان میدهد که میزان مقاومت در برابر بیماریها در کودکانی که تغذیه سالمی ندارند بسیار کم است. بنابراین تغذیه نادرست باعث میشود کودکان از مدرسه و همسالان خود عقب بمانند و دچار افت تحصیلی شوند. پس اگر میخواهید کودکتان در مدرسه نمره بهتری بگیرد، به تغذیه او هم توجه کنید.
کتاب یکی از روشهای مفید قدیمی است که امتحاناش را پس داده اما بعضی مواقع در مقابل روشهای تکنولوژیک امروزی برای تقویت هوش، دستکم گرفته میشود؛ در حالی که کتاب قابل دسترسترین، کمهزینهترین و در عین حال موفقیتآمیزترین روش برای آموزش و رشد ذهنی کودکان در تمامی سنین است. برای کودکانتان از سنین پایینتر کتاب خواندن را شروع کنید. آنها را برای عضویت در کتابخانه ثبتنام کنید و کتابخانه منزلتان را پُر از کتاب کنید
منبع : salamatnews.com
شاد بودن یکی ازبزرگترین هدایا است که کودک می تواند از والدین خود بگیرد. مطلب زیر به شما می گوید چطور به کودکانتان عزت نفس و رضایتمندی پایدار بدهید.
یکی از بزرگترین هدایایی که والدین می توانند به کودکان خود بدهند توانایی و استعداد شاد شدن است. البته بین خوشحالی و شادی لحظه ای- مثلاً دادن یک اسباب بازی جدید یا یک سبد پراز تنقلات به کودک- و خوشحالی و رضایتمندی پایدار، تفاوت عمده ای وجود دارد.مطمئناً کودکان دوست دارند تفریح کنند و مانند بزرگترها نیازمندند تا عمیقاً احساس خوشبختی کنند. اما شادی واقعی مطلب قابل تعمق تری است و آن روح فرزند شما را تحت تاثیر قرار میدهد و در او این حس را بوجود می آورد که همه چیز دنیا خوب است.
متخصصان معتقدند، کودکان شاد ویژگیهای مشخصی دارند، از جمله: عزت نفس، خوش بینی و خویشتن داری. چنانکه خواهید دید، ایجاد و پرورش این ویژگیها بسیار ساده تر از آنست که تصور کنید، در اینجا 11 روش ذکر شده تا به فرزندتان کمک کنید دید مثبتی به زندگی داشته باشد.
1- ازسرگرمیهای سازمان نایافته وقدیمی استفاده کنید
کودکان موفق معمولاً کودکان شادی هستند، اما تلاش شما به منظور آماده سازی فرزندتان در رویارویی با مسائل زندگی، باعث می شود که تمام وقت او را با حجم زیادی از برنامه های مختلف پر کنید. تمامی بچه ها به زمانی برای کاهش فشار نیاز دارند. وقفه ای در زمان بازی و یا درس به آنها بدهید و بگذارید در این زمان تخیلاتشان آنها را هدایت کند و آزادانه بازی کنند. مثلاً سر فرصت حشره شکار کنند، آدم برفی بسازند و یا به عنکبوتی که تارمی تند نگاه کنند. اینها موجب می شود حس تخیل در کودک افزایش یابد و به کودک اجازه می دهد دنیا را با گامهای خودش کشف کند.
بهتر است شما هم برنامه پر مشغله و آشفته خود را کم کنید و کودکانتان را در هنگام تفریح همراهی کنید.
2- کمک
کردن به دیگران را به کودکانتان بیاموزید.
برای آنکه بتواند شاد باشد احساس کند که عضو با ارزشی از یک اجتماع بزرگ است و می تواند به زندگی افراد دیگرمعنی ببخشد. با بوجود آوردن موقعیتهای مناسب، این احساس را در او ایجاد کنید. اسباب بازیهای قدیمی او را که دیگر نیازی به آنها ندارد، جمع کنید و از او بخواهید آنها را به خانواده های نیازمند بدهد، یا در فروشگاه از او بخواهید که مقداری مواد غذایی برای اهداء به مستمندان خریداری کند.
کودکان می توانند لذت کمک کردن به دیگران را در سنین پایین یاد بگیرند.
مثلاً چنانچه شما از تکه های اضافی پارچه عروسک درست می کنید، کودک دوساله شما می تواند کمک کند وبگوید چشم و دهان عروسک را در کجا قرار دهید.
3- همراه
با کودک خود، فعالیتهای فیزیکی داشته باشید.
همراه با کودک خود گردش بروید ، با او بازی کنید ویا با همدیگر دوچرخه سواری کنید. با این کار نه تنها نیرو و بنیه کودک خود را تقویت می کنید بلکه باعث شادی و خنده اش می شوید. فعال نگهداشتن کودکان، استرس را در آنان کاهش می دهد و موجب می شود آنان انرژیشان را به طریق سالم تخلیه کنند. کودکان سالم از قدرت بدنی بیشتری نیز برخوردارند. کودکان بیشتر ازآنکه نگران ظاهرشان باشند، به کارهایی که انجامی می دهند، افتخار می کنند. چنانچه کودکتان را در انجام کاری که علاقه دارد، تشویق کنید، برای ایجاد شادی در او روشی جدید به کار گرفته اید.
4- با
کودکانتان بخندید
برای بچه ها لطیفه تعریف کنید، شعرهای خنده دار بخوانید، خودتان را دست بیاندازید. خندیدن برای کودکتان و نیز برای خود شما مفید است. یک دلیل کاملاً فیزیکی این است که هنگامی که می خندید، تنش (نگرانی) و اضطراب آزاد می شود و اکسیژن بیشتری دریافت می کنید و سبکبال می شوید.
5- در
تحسین کودکان خلاق باشید.
هنگامی که فرزند شما درهدفی که دنبال می کند به موفقیتی می رسد یا مهارتی کسب می کند، تنها به گفتن جمله«کارت خوب است» اکتفا نکنید. به جزئیاتی که آنها را موثر یافته اید، اشاره کنید. مثلاً بگویید:«روشی که تو برای توصیف قهرمان در خلاصه کتابت انتخاب کردی، به قدری عالی است که من احساس می کنم او زنده است». یا بگویید:«روشی را که برای کشیدن آن درختها به کاربرده ای، بسیار می پسندم.» این طرز برخورد بسیار پر معنادارتر از آنست که به شکل خیلی رسمی به پشتش بزنید و آفرین بگویید.
به طور کلی درتشویق افراط نکنید. یکی از معلمین کلاس چهارم می گوید:«من سابقاً هر پنج شنبه جوایزی به بچه ها می دادم اما متوجه شدم انگیزه و تلاش آنها بیشتر برای گرفتن جایزه است نه برای انجام صحیح تکالیف.» سعی کنید فرزندتان این مسئله را درک کند که رضایت و خشنودی واقعی، در انجام و اتمام یک کار است.
6- از
خوب غذا خوردن کودکتان اطمینان داشته باشید.
چنانچه فرزندتان بد اخلاق یا بهانه گیراست، اگر بیمار نباشد، احتمالاً گرسنه است. اگر زمان غذا خوردن نیست از میان وعده ها استفاده کنید، ولی به خاطر داشته باشید که این میان وعده ها باید حاوی مواد مغذی(دارای ارزش غذایی) باشد و صرفاً شکم پرکن نباشد.خوب خوردن ازتغییرات رفتاری ناگهانی (مانند بهانه گیری) می کاهد و در بوجود آوردن احساس سلامتی و تندرستی موثر است. میان وعده های مفید عبارتند از: ماست کم چربی، میوه تازه یا خشک، یا کره و مربا با نان کامل گندم.
7- لبخند
بزن
برای یک کودک هیچ چیز به اندازه یک خنده شیرین اطمینان بخش نیست. این خنده روشی مختصر و مفید برای گفتن «دوستت دارم» می باشد. در حالی که می خندید، سنگین و رسمی او را در آغوش بگیرید. به خاطر داشته باشید تمامی این لبخندها و در آغوش گرفتن ها، به همان اندازه که برای کودکتان خوب است، برای شما نیز مفید است.
8- با
دقت به حرفهای کودکتان گوش دهید
برای کودک هیچ چیز به این اندازه مهم نیست که همه توجه تان به او باشد. دراین هنگام او آنچه را که در ذهنش است به شما می گوید. آیا می خواهید شنونده بهتری باشید؟ تمام حواستان را به کودک بدهید . اگر زمانی که شما مشغول پرداخت یا بررسی صورتحساب ها یا انجام کارهای روزمره هستید، فرزندتان با شما صحبت کرد، همه کارهایتان را کنار بگذارید و تمام توجه تان را معطوف او کنید. هیچگاه صحبت او را قطع نکنید و میان افکارش ندوید، حتی اگر تمام آنها را قبلاً شنیده باشید.
فرصتهای طلایی برای گوش سپردن به سخنان کودک با توجه کامل(و بدون این که کلامش را قطع کنید) یکی هنگام رانندگی است در حالیکه کودکتان همراهتان است و زمان مناسب دیگر، شب در رختخوابش می باشد.
9- ایده
آل گرایی محض را کنار بگذارید
همه ما می خواهیم فرزندانمان هر کاری را به بهترین نحو انجام دهند. اما هنگامی که ما اقدام به تکمیل یا مرتب کردن کارهای آنها می کنیم ، ناخواسته اعتماد به نفس آنان را تضعیف می کنیم.«کارین ایرلند» نویسنده کتاب «عزت نفس را در کودکان بالا ببرید» و هم درمقام یک مادر می گوید:«چنانچه ما محلهایی را که او فراموش کرده تمیز کند، دوباره تمیز کنیم یا پیشخوان آشپزخانه را دوباره دستمال بکشیم، در واقع به کودکمان گفته ایم که او به اندازه کافی آن کار را درست و خوب انجام نداده است. متاسفانه کودکان به راحتی باور می کنند به اندازه کافی شایستگی ندارند.
بار دیگر که می خواهید کار کودکتان را اصلاح کنید، از خود بپرسید:
1-آیا این موضوع حیاتی است یا به سلامتی مربوط است؟
2-آیا این موضوع تا 10 سال دیگر به همین نحو باقی خواهد ماند؟
چنانچه جوابهای شما منفی است- یعنی چنانچه آن کار ، مسئله مهمی نیست- بگذارید کارها را به همان نحو انجام دهد. مطمئناً کمک به کودک برای کسب مهارتهای زندگی، قسمت بزرگی از وظیفه والدین است . اما تنها یک قسمت از وظیفه آنان را تشکیل می دهد . ارتباط عاطفی بین شما و کودکتان بسیار مهمتر از این موضوع است که مثلاً وقتی او میز را می چیند، چنگال را در جای درست خود قرار داده است یا نه؟
10- به
کودکتان یاد بدهید مشکلاتش را حل کند
از بستن بند کفش گرفته تا عبورایمن ازخیابان، هر مهارتی که کودک شما بدست می آورد، قدمی به سمت استقلال(اتکاء به نفس) وی می باشد. در واقع حتی دانستن این مطلب که او می تواند با این مسائل روبرو شود و آنها را حل کند، کمک می کند که کودک شما احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد. هنگامی که او با مشکلی مواجه می شود؛ اعم از اینکه آن مشکل اذیت شدن توسط همبازیش باشد یا شکست در چیدن تکه های پازل در کنار هم، شما می توانید بدین ترتیب به او کمک کنید:
1- مشکل او را بشناسید
2-راه حلی را که او به نظرش می رسد، بپرسید.
3- مشخص کنید چه کارهایی به حل آن مسئله یا مشکل می انجامد
4-در مورد این که او خودش به تنهایی می تواند پیش برود یا به کمک شما نیاز دارد، تصمیم گیری کنید.
5-چنانچه به کمک شما نیاز داشت، وی را مطمئن کنید که به او کمک خواهید کرد.
11- به
فرزندتان فرصتهایی دهید تا خود را نشان دهد.
هر کودکی استعداد یا مهارت ویژه دارد. چرا به او اجازه نمی دهید که کمی از آن را نشان دهد.آیا او کتاب خواندن را دوست دارد؟ از او بخواهید هنگامی که آشپزی می کنید، برایتان کتاب بخواند.آیا او حسابش خوب است؟ هنگامی که به خرید می روید بگذارید او انتخاب کند کدام کالا بیشتر می ارزد. «کارین ایرلند» می گوید:«هنگامی که شما در کارهای مورد علاقه کودکتان شریک می شوید و نشان می دهید که تحت تاثیر انجام آن کارها قرار گرفته اید، مرحله دیگری ازعزت نفس را در او به ظهور رسانده اید.»
تهیه و تنظیم: زهره پری نوش
همه والدین دوست دارند با فرزندانشان روابط خوشایند و رضایت بخشی داشته باشند، بدین منظور لازم است توانایی های متناسب با سن فرزند خود را بشناسند. بسیاری از سوء تفاهم ها و برخوردها به این دلیل بروز می کنند که والدین توقعی بیش از توانایی فرزندشان دارند، به طور مثال انتظار دارند که یک کودک دو ساله با آنها همکاری کند و یا یک کودک سه ساله ، سریع و دقیق کارها را انجام دهد، در حالی که هیچ یک از آنها نمی توانند چنین باشند.
در این مقاله انتظاراتی که می توانیم از کودکان چهار، پنج و شش ساله داشته باشیم مطرح شده است.در این گروه سنی (به ویژه دو تا چهار سالگی) ، کودکان مقاومت و لجبازی بیشتری نشان می دهند. توصیه می شود که والدین کودکان خود را آماده کنند تا بتوانند به تدریج مسئولیت های جدید و بیشتری را بپذیرند (به تنهایی لباس بپوشند، به تنهایی دست و صورت خود را بشویند، به تنهایی حمام کنند و ...) البته آنها به کمک بزرگترها نیاز دارند ولی می توانند بیشتر کارهای روزانه خود را انجام دهند.
بازیگوشی کردن کودک نوعی جلب توجه والدین و تقاضای محبت بیشتر است.
زمانی که به کودک اجازه می دهیم مهارت های جدیدی را بیاموزد و به شیوه زندگی تازه ای قدم بگذارد، با مشکلات تازه ای نیز رو به رو خواهیم شد زیرا کسب مهارت های جدید با دشواری های مخصوص به خود همراه است.
در این گروه سنی، کودکان نمی توانند سرعت عمل داشته باشند. زمان بندی و تنظیم یک برنامه روزانه فشرده برای آنان مفهومی نخواهد داشت. بازیگوشی کودکان راهی غیر مستقیم است برای جلب توجه والدین، یاری خواستن از آنان و تقاضای محبت بیشتر.
اگر فرزند شما تقاضای کمک می کند ، بهتر است به جای این که او را وادار کنید که کارش را انجام دهد به او کمک کنید ؛ اما مراقب باشید! آیا او به کمک شما نیاز دارد؟ به طور مثال اگر فرزند چهار تا شش ساله شما برای بستن بند کفش خود از شما کمک می خواهد به او کمک کنید ؛ اما اگر روی صندلی نشسته و از شما می خواهد که کفش او را برایش ببرید تا بپوشد ، تسلیم نشوید، حتی اگر وضعیت را بدتر کند. زیرا در مدت کوتاهی او به کودکی تنبل و وابسته به شما تبدیل خواهد شد.
راه حل دیگری که برای حل مسئله بازیگوشی کودکان مطرح می شود این است که وقت بیشتری در اختیارشان بگذارید تا کارهای روزانه را به موقع انجام دهند. اگر لازم است می توانید یک جدول مصور تهیه کنید. تصاویری از کارهایی که از صبح تا شب باید انجام دهد تهیه کنید. مثل لباس پوشیدن، غذا خوردن، مسواک زدن، کتاب خواندن و ... و روی یک پوستر بزرگ بچسبانید. می توانید از فرزند خود عکس بگیرید و آنها را در جدول مصور بچسبانید. در یک طرف جدول عکس ماه و ستاره بچسبانید که شب را نشان بدهد و در طرف دیگر عکس خورشید را بچسبانید تا نشان دهنده ی صبح و کارهای مخصوص به آن باشد. روزهای اول که کودک به جدول نگاه می کند ممکن است کمی گیج شود اما به تدریج با مسئولیت های خود آشنا خواهد شد. می توانید شب قبل لباس های او را مرتب کنید. در این مرحله باز هم بر تحسین کردن و جایزه دادن تأکید می کنیم. بداخلاقی و ترشرویی والدین تأثیر خوبی نخواهد گذاشت.
مهمترین نکته ای که والدین باید به آن توجه کنند این است که انجام کارهای روزانه و مسئولیت های جزئی، بخش اصلی زندگی یک کودک چهار تا شش ساله را تشکیل نمی دهند بلکه بازی کردن، جالب توجه ترین بخش زندگی او به شمار می رود. او از بازی کردن با کودکان دیگر، و با کسانی که به چیزهایی نیاز دارند که او نیاز دارد، و چیزهایی را دوست می دارند که او دوست دارد لذت می برد. بازی کردن با کودکان دیگر در این سن بسیار با اهمیت است.
همیشه به خاطر داشته باشید که کودک به خودی خود از احساسات همسن و سال های خود اطلاعی ندارد، نیاز به همکاری و همدردی و کمک به آنان را درک نمی کند ؛ او باید این نوع مهارت ها را از بزرگترها بیاموزد. مهارت هایی که به او کمک می کند تا به یک موجود اجتماعی تبدیل شود. در این بخش هم تشویق و تحسین کودک راه مناسبی برای آموزش مهارت هاست. کودک نیاز به راهنمایی های شما و تمرین بیشتر دارد.
همکاری کردن با دیگران، رعایت نوبت در بازی ها و رفتار عادلانه داشتن و حفظ آرامش ، مهارت هایی هستند که باید یاد گرفت و تنها یک اشاره کوچک شما کافیست ؛ ولی باید صبر کنید و تمرین داشته باشید تا به نتایج مطلوب برسید.
تا سن پنج سالگی، کودکان می توانند مهارت های پایه را برای بازی های کودکانه یاد بگیرند، به ویژه آنان که از سال های قبل با بچه های هم سن و سال خود بازی می کردند . در هر صورت همه ی آموزش ها نیاز به فرصت کافی دارند.
گفتار پایانی
اغلب والدین امروزی، احساسات خود را مانند اضطراب داشتن، نگران بودن، عجله داشتن و ... در رفتار با کودکان خود منعکس می سازند. بیشتر والدین توقع دارند که فرزندانشان پیش از آنکه آمادگی کافی را کسب نمایند فرد مسئولی باشند. از فرزندانشان می خواهند که خوش اخلاق و مؤدب باشند، با بچه های دیگر مشغول بازی شوند، همکاری داشته باشند، مفید باشند، سریع راه بروند، سریع صحبت کنند و ... و بالاخره به سرعت رشد کنند و بزرگ شوند.
در حالی که کسب همه مهارت های فوق نیاز به فرصت کافی دارند. دانشمندان معتقدند که بزرگ شدن فرآیندی آرام تر و پربارتر از آن چیزی است که واقعاً هست.
بهتر است که فشارها را از روی فرزندانمان برداریم و به آنها فرصت کافی بدهیم تا بتوانند به آرامی و با کاردانی در مراحل رشد خود قدم بردارند.
صبحانه:
( خامه و عسل) نان 1 کف دست نان با آرد کامل+ 2 قاشق سوپخوری خامه + 2 قاشق مرباخوری عسل
ساعت 10:
1 لیوان شیر+ یک عدد شیرینی کوچک یا 2 عد بیسکویت سبوس دار+ یک دوم لیوان آب میوه (یا یک عدد میوه متوسط)
نهار:
( پلو و مرغ) 5 تا 10 قاشق برنج+ 60 تا 90 گرم گوشت مرغ ( نصف یک ران درشت) + 1 کاسه ماست حاوی 1 لیوان ماست.
عصرانه:
سبزیجات کاملاً شسته و پوست گرفته مثل هویج، خیار، کاهو که بهترین منبع ویتامینهای مورد نیاز کودک هستند.
شام:
( پیتزا) 2 برش متوسط که برای پخت آن 100 گرم گوشت چرخ کرده و سرخ کرده و سبزیجات و 100 گرم پنیر پیتزا بکار رفته باشد + 1 کاسه سالاد کاملاً ریز شده و باب میل کودک.
قبل از خواب:
یک عدد میوه و نصف لیوان شیر
به نقل از روزنامه تهران امروز: دوست یابی کودکانی که به مهد کودک میروند، بیشتر از کودکانی است که به مهد کودک نمیروند.
از همان سن کودکی مهم است که فرزندتان با چه کسی دوست است. حتما تاثیرات دوست های کودک خود را در نحوه حرف زدن، حرکات بدن و بقیه رفتارها دیده یا خواهید دید. شما میتوانید با قرار دادن کودک خود مقابل دوست هایی که خودتان می پسندید، این امر را کنترل کنید اما تاثیرپذیری کودکان از هم امری اجتناب ناپذیر است. لازم نیست اگر دیدید فرزندتان کار بدی از دوستش یاد گرفته او را تنبیه یا از وجود دوستش محروم کنید. همیشه در برابر رفتارهای بد فرزند تان بی تفاوت باشید و کارهای خوبش را تشویق کنید چرا که با عکسالعمل تند در برابر کارهای بد، تنها فرزند تان را از حساسیت خود مطلع میکنید. مثلا اگر فرزند تان حرف زشتی زد، حرف او را نشنیده گرفته و اصلا عکسالعملی مانند خندیدن، اخم کردن و... نشان ندهید.
بی تفاوتی باعث میشود که کودک به مرور زمان این حرف را از گفتارش حذف کند. شما در فرصتهایی که با کودک خود به گفت وگو می پردازید، میتوانید وقتی را به بررسی رفتار او و دوستش اختصاص دهید. دقت کنید که هرگز از جملاتی نظیر این که رفتارت بسیار بد بود یا این حرف دوستت زشت بود و... استفاده نکنید و به جای آن از جملات اگر به جای آن کار این کار را می کردی یا بهتر بود به جای آن حرف این را میزدی یا اگر این حرف را نمیزدی خیلی بهتر بود یا هیچ کس از تو انتظار این رفتار را نداشت و میتوانستی اینچنین رفتار کنی، استفاده کنید تا تاثیر بیشتری روی کودک خود بگذارید. یادتان باشد هیچ دوستی صد درصد خوب یا صد درصد بد نمیشود.
پس به کودک خود بیاموزید که از دوستانش تاثیر مثبت بگیرد و روی آنها تاثیر مثبت بگذارد و خودتان نیز همچون صافی برای رفتارهای بد کودک تان باشید و از رشد و گسترش رفتارهای بد در شخصیت کودک تان جلوگیری کنید.
حتما شاهد دعواهای کودکانه بودهاید. کودکان معمولا سر اسباببازیها، نقشهای بازی و... با هم اختلاف پیدا میکنند. والدین در این دعواها باید به چند نکته توجه کنند: هرگز به کودک خود نیاموزید که هر کسی تو را زد او را بزن چرا که این امر تنها به دعواهای کودکان دامن میزند و حتی باعث میشود کودک تان بیشتر کتک بخورد. اصولا دست بزن داشتن در کودکان خوب نیست و ما باید هرچه بیشتر این رفتار را از رفتارهای کودک مان حذف کنیم.
هرگز به خبرچینی کودکان از هم اهمیت ندهید و از آنها بخواهید خودشان مشکلشان را حل کنند. به آنها بگویید اگر نمیتوانند مشکلشان را حل کنند تنهایی به بازی ادامه دهند. همین باعث میشود که آنها به حل مشکل خود تحریک شوند. هرگز اسباببازی را از دست کودکی نگرفته و به دیگری بدهید زیرا در دعواهایی که سر اسباببازی است، هر دو کودک مقصرند.
اول صاحب اسباب بازی که حاضر به گذشتن از اسباب بازی خود نیست و نمیتواند آن را به اشتراک بگذارد و دوم کسی که میخواهد اسباببازی کودک دیگر را برای خود بردارد. در چنین مواقعی اگر کودکان به توافق نرسیدند و شما مجبور به دخالت شدید، بهترین کار گرفتن آن اسباببازی از هر دوی آنهاست و گفتن اینکه تا خودتان به یک راهحل درست نرسید و با هم موافق نباشید، از اسباب بازی خبری نیست.
با این کار هر دو متوجه اشتباه خود میشوند و در پی راهحلی میگردند که باز به اسباب بازی برسند و آن گاه به توافق میرسند که با هم با آن بازی کنند.
یادتان باشد که دست بزن، فحش دادن و با هم نخواستن الگوهای رفتاری هستند که کودکان معمولا از والدین خود میآموزند، پس برای داشتن فرزندی با روابط دوستانه نرمال، اول روابط داخل خانه را نرمال کنید.
اگر کودک شما خجالتی است و نمیتواند با هم سن وسالان خود ارتباط برقرار کند و شدیدا در روابطش به شما وابسته است، شما میتوانید به او کمک کنید تا بتواند روابط دوستانه و صمیمانهای برقرار کند. ابتدا باید به تدریج وابستگی کودک تان را به خود کم کنید.