با بچه های بی ادب چه کنیم؟



گاهی بچه‌ها برای جلب توجه والدین نیازی را بیان می‌کنند. برای مثال بدون آنکه گرسنه باشند غذا می‌خواهند یا مرتب به دستشویی می‌روند.
                                                                                        



او کوچک‌ترین عضو جمعی است که باقی اعضایش، وارد چهارمین دهه زندگی‌شان شده‌اند. فرزند آرام شما که هنوز سنش دو رقمی هم نشده، به محض ورود به چنین جمعی، آدمی دیگر می‌شود. تمام رفتارهایی که همیشه در مقابلش منع می‌کردید را از خود بروز می‌دهد و دوست دارد به تک‌تک مهمان‌ها و تمامی وسایل صاحب خانه، صدمه بزند.

واقعا چرا فرزند همیشه مودب و آرام شما، در مهمانی به یک غول کوچولو تبدیل می‌شود و هرکار می‌کنید، نمی‌توانید مانعش شوید؟ علم روانشناسی می‌گوید، گاهی بچه‌ها، نیاز به جلب توجه دارند اما این نیاز را، همیشه با تقاضای مستقیم توجه از والدین طلب نمی‌کنند. نشان دادن رفتار‌های مخربی که واکنش دیگران را در پی دارد هم یکی از راه‌هایی است که بچه‌ها از طریق آن، نیاز به مورد توجه قرار گرفتن را بیان می‌کنند.


خودتان مقصرید

اگر والدین در خانه رفتار‌های سختگیرانه‌ای داشته باشند و به کودک‌شان اجازه حرکت و کودکی کردن ندهند، احتمالا فرزندشان در حضور دیگران به راه‌های مخربی برای جلب توجه متوسل می‌شود. جیغ زدن، تخریب کردن، رفتارهایی که حتی برای خود والدین هم عجیب هستند، همه از کودکانی سر می‌زنند که به خاطر سخت‌گیری‌های والدین‌شان، در خانه محدود هستند و در حضور دیگران، می‌خواهند همه محدودیت‌ها را از بین ببرند و رفتار والدین‌شان را تلافی کنند. معمولا والدین خیلی جدی، توجهی به نیاز فرزند‌شان به جلب توجه نشان نمی‌دهند و با محروم کردن آنها از توجه، باعث ایجاد واکنش‌هایی از طرف فرزند‌شان می‌شوند. بچه‌ها هم با دیدن بی‌توجهی دیگران نسبت به این نیاز، چنین رفتارهایی را بروز می‌دهند و عمدا کاری می‌کنند که همه نگاه‌ها به سمت آنها خیره شود.

مشخص کردن جایزه قبل از انجام یک کار، یعنی باج دادن و باج دادن گره‌ای از مشکلات رفتاری کودکان باز نمی‌کند. اما اگر والدین بعد از آنکه فرزندشان رفتار درست را نشان داد، بدون وعده قبلی به او پاداش بدهند، می‌توانند رفتارهای خوب را در او تقویت کنند. مطمئن باشید که او بعد از دریافت پاداش پیش‌بینی نشده به خاطر رفتار‌های خوبش، دیگر انگیزه‌ای برای نشان دادن رفتار‌های مخرب پیدا نخواهد کرد.


کار از کجا خراب شده؟

با این مشکل بچه‌ها هم مثل هر مشکل دیگری باید برخورد کرد. «پیدا کردن ریشه مشکل» اولین کاری است که والدین باید انجام دهند. اول باید مشخص شود که چرا کودک این کار را انجام می‌دهد. والدین باید از خود بپرسند چرا بچه این کارها را می‌کند؟ آیا او را به زور آورده‌اند و فرزندشان با حضور در این جمع مضطرب می‌شود؟ آیا رابطه خوبی با اهالی آن مهمانی ندارند؟ آیا قبل از مهمانی، با او دعوا و کج خلقی شده است؟ در این صورت احتمالا او با نشان دادن این واکنش‌های عصبی، به دنبال تلافی است.


چند ساعت آزادی

شاید در روزهایی که کودک با والدینش تنهاست، به دلیل اینکه می‌داند هر کسی مشغول کار خودش است، با خود بازی می‌کند و رفتار مخربی را نشان نمی‌دهد. اما زمانی که مهمان می‌آید یا او با خانواده‌اش به جمعی غریبه وارد می‌شود، در حضور دیگران مقررات را رعایت نمی‌کند، چرا که می‌داند والدین هم در حضور دیگران با او برخورد همیشگی را نمی‌کنند. او این شرایط را به عنوان فرصتی برای استقلال و نشان دادن اینکه من هم می‌توانم کاری بکنم، تلقی می‌کند. فضای مهمانی، برای او فضای لجبازی است. معمولا این بچه‌ها یاد گرفته‌اند که پدر و مادر در حضور دیگران واکنش‌های همیشگی را نشان نمی دهند. چنین کودکی تنها به دنبال جلب نگاه والدین است. برای او مهم نیست که این نگاه همراه با خشم باشد یا مهربانی. او حتی به جلب توجه منفی هم راضی است و از این‌که آدم‌ها، حتی برای نصیحت یا دعوا کردن سراغش می‌آیند و با او حرف می‌زنند، لذت می‌برد.

خانواده‌ها باید برای رشد و پرورش فرزندان‌شان به دو متخصص مراجعه کنند. یکی پزشک کودک و دیگری روانشناس کودک. خوشبختانه امروزه همه بچه‌ها، پزشک کودک خود را دارند و اگر والدین با انتخاب یک مشاور، از فرزند‌شان مراقبت کنند، با مشاوره و دریافت توصیه‌های ساده، دیگر نگران تقویت رفتارهای اشتباه در فرزند‌شان نخواهند بود


هم جدی، هم مهربان

بعد از ریشه‌یابی مشکل و برطرف کردن دلیل اصلی، والدین باید برای اصلاح این عادت که در کودک ریشه دوانده، تلاش کنند. آنها باید دایره‌ای از رفتار قاطعانه و مهربان را در نظر بگیرند و بر اساس آن عمل کنند. در این شرایط نه باید به کودک باج داد و نه باید با سخت‌گیری بیش از حد، این تصور را در او ایجاد کرد که دیگر کسی دوستش ندارد. یادتان نرود که تحقیر کودک به خاطر اشتباهاتش، عزت نفس او را پایین می‌آورد و به شکلی اغراق شده، این احساس را در او ایجاد می‌کند که دیگر جایی در دل دیگران ندارد. اگر بچه‌ها گمان کنند به عنوان «بچه بد» دیده می‌شوند، انگیزه‌شان را برای «بچه خوب» بودن از دست می‌دهند.


دوست کوچولوی‌تان باشید

والدین نباید آنقدر خشن باشند که بچه بترسد و مشکلش را بیان نکند. بچه‌هایی که از والدین خجالت می‌کشند، قدرت ابراز وجود در مقابل آنها را ندارند و بنابراین در موقعیتی که آدم‌های دیگر هستند، رفتار دیگری را نشان می‌دهند. اگر پدر و مادرها در برقراری ارتباط با فرزند‌شان موفق باشند، به چنین مشکلاتی برنخواهند خورد. چراکه بچه‌ها از مرجع قدرتشان حساب می‌برند و اگر آن مرجع بتواند رفتار درست را نشان بدهد، می‌تواند همیشه شاهد رفتارهای درست فرزندش باشد.


تنبیه ممنوع

بچه‌ها با دیدن توجه بزرگتر‌ها شرطی می‌شوند و رفتارشان را تکرار می‌کنند. پس اگر کودکی کار اشتباهی می‌کند، نباید بیشتر به آن توجه کرد، بلکه با کم‌توجهی باید به او ثابت کرد که این راه مناسبی برای جلب توجه نیست. تنبیه اولین گزینه‌ای است که این والدین ناکام برای تغییر رفتارهای فرزند‌شان به آن متوسل می‌شوند. اما این والدین نمی‌دانند که همین تنبیه جدی و برخورد سختگیرانه، یکی از دلایل تکرار این رفتارهای مخرب است و در واقع می‌تواند این رفتارها را در کودکان تقویت کند. ترس مضاعف به تقویت رفتار در بچه‌ها منجر می‌شود. اگر والدین او را تهدید کنند و بگویند که در صورت انجام این کار تنبیه می‌شوی، باید انتظار دیدن دوباره آن رفتار را داشته باشند.


نگذارید دیگران او را تربیت کنند

گاهی والدین تمام تلاش‌شان را برای نشان دادن واکنش درست به اشتباهات بچه‌ها انجام می‌دهند، اما ناآگاهی اطرافیان و دخالت‌های‌شان، کنترل شرایط را برای‌شان دشوار می‌کند. اما نباید فراموش کرد که کنترل رفتار‌های دیگران، به تسلط والدین بستگی دارد. آنها می‌توانند با حرف یا رفتار به دیگران بگویند که حق مداخله در نظام تربیتی آنها را ندارند و همراه با احترام، برای‌شان توضیح دهند که فرزندشان به چه دلیلی این رفتار را نشان می‌دهد و بهترین واکنش به کارهای او چیست.


اخطار قبلی ندهید

گاهی حساسیت والدین به این رفتارها دامن می‌زند. آنها به خاطر نگرانی‌های خودشان، قبل از آنکه اتفاقی بیفتد بچه را از بعضی از کارها منع می‌کنند و می‌گویند مبادا فلان کار را انجام دهی. اما کودکی که از این طریق به حساسیت والدینش پی برده، مخصوصا آن کار را می‌کند. کودک بر اساس رفتار پدر و مادرش، باید فرض را بر این بگیرد که امکان بروز رفتارهای مخرب در مهمانی وجود ندارد. اما اگر والدین از قبل به او اخطار دهند و بگویند حق انجام چنین رفتاری را نداری، ذهن کودک به محض ورود به جمع، به سمت آن رفتار می‌رود.


تنهایی را از او بگیرید

گاهی بچه‌ها برای جلب توجه والدین نیازی را بیان می‌کنند. برای مثال بدون آنکه گرسنه باشند غذا می‌خواهند یا مرتب به دستشویی می‌روند. والدین باید بدانند که چرا فرزندشان سراغ چنین رفتاری می‌رود. شاید در جمع شلوغ بزرگتر‌ها، او به دنبال یک همبازی است. پس پدر یا مادر می‌توانند با فهمیدن این نیاز، با بچه بازی کنند. آنها نباید انتظار داشته باشند که در این شرایط فرزند‌شان مثل یک بزرگسال برخورد کند و در جمعی که هیچ سرگرمی‌ای برایش وجود ندارد، ساعت‌ها آرام و بی‌صدا بنشیند. شاید بهتر باشد والدین با نمایش یک فیلم کارتونی یا آوردن اسباب‌بازی‌هایی که کودک با آنها سرگرم می‌شود، فضای مهمانی را برای او هم دلپذیر کنند، تا دیگر فرزندشان برای جلب توجه آنها، به این رفتارهای جایگزین دست نزند.

کودکان زبان را طوطی‌وار یاد نمی‌گیرند!!

               

                                              

برای مدتی طولانی تصور می‌شد که کودکان در یادگیری زبان تنها از بزرگسالان تقلید می‌کنند. اما پژوهشی جدید نشان داده است که آنها قادرند با واژه‌هایی که به خاطر می‌سپارند، ترکیبات جدیدی خلق ‌کنند.
کودکان در یادگیری زبان بیشتر از آنچه تا به حال تصور می‌شد، خلاقیت به خرج می‌دهند.

چارلز یانگ، زبان‌شناس و پژوهشگری از دانشگاه پنسیلوانیا در آمریکا در جریان بررسی‌های خود در این زمینه متوجه شده است که کودکان دو ساله هنگام صحبت کردن، واژه‌ها را به طور آزاد در کنار هم قرار می‌دهند و تنها آنچه را که بزرگسالان بکار می‌برند تکرار نمی‌کنند، بلکه به طور خلاقانه ترکیبات خود را می‌سازند.

بنا بر نتایج پژوهش‌های چارلز یانگ، کودکان زبان را تنها از طریق تقلید یاد نمی‌گیرند. این زبان‌شناس آمریکایی یافته‌های خود را در مجله علمی "Proceeding s of the National Akademy of Sciences" منتشر کرده است.
                     
                                                                                                         
کودکان و قواعد دستور زبان                                        
================

درست است؟ "یک گربه" یا "این گربه"؟ از لحاظ قواعد دستور زبان هر دو درست هستند اما گاهی یکی از این دو بیشتر بکار برده می‌شود.

چارلز یانگ تلاش کرده است تا در جریان پژوهش خود به بررسی این نکته بپردازد که کودکان چگونه این گونه ترکیبات را بکار می‌برند.

او پژوهش‌های پیشین در ارتباط با کودکان بین یک تا پنج ساله در حال یادگیری زبان را مورد بررسی قرار داده و آنها را با مجموعه‌ای از متون علمی مقایسه کرده که توسط زبان‌شناسان نوشته شده‌‌اند.

در این مجموعه تنها از هر چهار اسم، یک اسم، آن هم به طور نامنظم گاهی با حرف تعریف معین و گاهی با حرف تعریف نامعین نوشته شده است. چارلز یانگ از طریق این مقایسه متوجه شده است که کودکان دو ساله به طور متنوع‌تری حروف تعریف را بکار می‌برند.

این زبان‌شناس می‌گوید: «شاید به نظر نامعقول بیاید وقتی بگوییم که نویسندگان حرفه‌ای در بکار بردن قواعد دستور زبان نسبت به کودکان از نظم کمتری تبعیت می‌کنند.»

بررسی‌های یانگ نشان می‌دهد که کودکان احتمالا هنگام انتخاب واژه‌ها از یک نوع قاعده پیروی می‌کنند و تنها آنچه را که می‌شنوند طوطی‌وار تکرار نمی‌کنند.

                                                                                                                 
                                                                                 
نقش حافظه در یادگیری زبان
=================

یانگ در پژوهش دیگری مشاهده کرد که وقتی از کودکان خواسته می‌شود تا تنها ترکیبات دو واژه‌ای را تکرار کنند که والدین‌شان به کار می‌برند، چگونه عمل می‌کنند.

او بیش از یک میلیون ترکیباتی را به کار برد که بزرگسالان به طور روزمره به کودکان می‌گویند و در نهایت متوجه شد، ترکیباتی که کودکان خلق می‌کنند بسیار متنوع‌تر از ترکیباتی هستند که خودش جمع‌آوری کرده بود.

این زبان‌شناس آمریکایی می‌گوید: «طبیعتا حافظه در یادگیری زبان نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند، به طور مثال هنگام بخاطر سپردن واژه‌ها و اصطلاحات. اما نتایج این بررسی‌نشان می‌دهد که حافظه نمی‌تواند کاملا جای توانایی انسان در خلق دستور زبان را بگیرد.»

تنبیه کودک می‌تواند تغییرات بد ژنتیکی ایجاد کند!

         

بدرفتاری با کودکان می‌تواند باعث تغییرات اپی‌ژنتیکی در آنها شود. تنبیه و سوء رفتار با کودک می‌تواند بر قابلیت پاسخ‌گویی او به شرایط استرس‌زا تأثیر منفی گذاشته و او را مستعد ابتلا به بیماری روانی سازد.

بدرفتاری و تنبیه کودکان اغلب به رنجی منجر خواهد شد که تمامی زندگی آنها را تحت تأثیر قرار داده و آنها را در معرض افسردگی و اضطراب دائم قرار خواهد داد.

مجله علمی "ماکس پلانک ریسرچ" در نخستین شماره خود در سال ۲۰۱۳ میلادی نوشته است، که بدرفتاری با کودکان می‌تواند با ایجاد تغییرات اپی‌ژنتیکی آنها را به بیماران روانی واقعی تبدیل سازد.

هر چه شدت تنبیه و سوء رفتار با کودک بیشتر باشد، ریسک اختلالات بلندمدت سیستم مقابله با استرس نیز بیشتر می‌شود. در حقیقت بدرفتاری با کودک بر ژن  FKBP5 تأثیر می‌گذارد. FKBP5 ژنی است که روی حلقه فیدبک هورمونی در مغز قرار دارد و پاسخ‌ به استرس را کنترل می کند.

دانشمندان مرکز روان‌درمانی مؤسسه ماکس پلانک در مونیخ دریافته‌اند که تجارب ناراحت‌کننده و ضربات روحی می‌تواند باعث تغییرات اپی‌ژنتیکی در FKBP5 شود. در این شرایط یک "گروه متیل" از این ژن جدا می‌شود.

همین تغییر باعث افزایش فاحش فعالیت ژن شده و می‌تواند سیستم هورمونی پاسخ به شرایط استرس‌زا را برای همیشه دچار اختلال ساخته و فرد را به بیماری روانی مبتلا سازد.

تغییرات اپی‌ژنتیکی در مولکول "دی ان ای" بر اثر بدرفتاری در دوران کودکی ایجاد می‌شود و سوء رفتار در بزرگسالان چنین تغییراتی را ایجاد نمی‌کند.

این یافته می‌تواند در تشخیص و درمان قربانیان تنبیه و ضربات روحی و کسانی که احتمال ابتلای آنان به بیماری روانی زیاد است مؤثر واقع شود.

سفره هفت سین و تفسیر آن


اولین سین سنجد 
سنجد نماد سنجیده عمل کردن است . سنجد را براین باور بر سفره میگذارند که هرکس با خویشتن عهدکند که درآغاز سال هرکاری را سنجیده انجام دهد . سنجد نشانه گرایش به عقل است . احترام به تفکر و ترویج و خردمندی . اولین چیزی که خداوند آفرید عقل بود پس عقلانیت را ارج مینهیم و خردمندی را بزرگ .

دومین سین سیب
دومین سینی که برسفره مینهند سیب است که نماد سلامتی میباشد .

سومین سین سبزه
سبزه پس از سنجد و سیب بر سفره گذاشته میشود که نشانه خرّمی وشادابی وخوش اخلاقی است . سبزی با خود شادابی نیکویی و زندگی را بهمراه می آورد . من با خویشتن عهد میکنم که دراین سال شاد و خوش خلق وخوش اخلاق باشم . رنگ سبز ارتعاش افکار ما را موزون نگه میدارد و به ما آرامش میدهد .

چهارمین سین سمنو
سمنو مظهر صبر و مقاومت وعضو عدالت و قدرت است .

پنجمین سین سیر
سیر به نشانه دست نگه داشتن از تجاوز به سفره هفت سین راه یافته تا پای را از گلیم خویش بیرون ننهیم . سیر نماد مناعت طبع است یعنی انسان باید همواره با قناعت برجهان بنگرد که انسان قانع از نفس کریحش برتر از انسان قانع به دارندگی ثروت است . پس سیر که نشانه قناعت و یادآور امتناع از تجاوز است را برسرسفره مینهیم تا انسانی عاقل سالم شاداب قوی و قانع باشیم . سیر چشمی و چشم سیری از بزرگترین صفات انسان برتر میباشد .

ششمین سین سرکه
سرکه نماد پذیرش ناملایمات و نماد رضا و تسلیم است . واقف براین نکته هستیم که زندگی پیوسته توام با رنج و مشقت و زحمت است و هیچ انسان متعهد و بامسئولیتی نیست که بدون دغدغه بتواند به زندگی ادامه دهد . خداوند زمین وآسمان و انسان را آسوده و بی غم نیافرید و سرکه گویای نکته ایست از تسلیم دربرابر رخدادهای ناگوار زندگی .

و هفتمین سین سماق

آخرین سین سفره هفت سین سماق است . سماق نماد صبر و بردباری و تحمل دیگران است . صبر به انسان میاموزد که درگذر زندگی خستگی را بایدخسته کند وکام را بیابد .


  پیشاپیش عیدتون مبارک ♥